و یک بند کلفت ضربدری داشت که بغل ساق به صورت به صورت کمربندی بسته میشد.به آینه نگاه کردیم و قبل اینکه بریم عکس بندازیم از خودمون عکس انداخیتم وقتی رفتیم باغ سام و رستورانهای خوب تهران باهم حرف میزدن همین که مارو دیدن دوتاییشون محو ما شده بودن خب حق هم داشتن چون تاحاال مارو این مدلی و آرایش کرده ندیده بودن عکاس:
رستورانهای قشم و رفتن داخل تا اونا
سام و رها و رستورانهای قشم و رفتن داخل تا اوناهم عکس بندازن رستورانهای شیراز: خب اونا رفتم عکس بندازن ما چیکار کنیم -بیا بریم سوار اونا تاب بشیم رفتیم سوار تابی که تو باغ کنار حوض بود نشستم و رستورانهای شیراز هولم میداد
و خنده هامون کل باغ و پر کرده بود اون مدلی چندتا عکس سلفی انداختیم بعدش رستورانهای شیراز اومد کنارم نشست
و منم سرمو رو شونه اش گذاشتم اونم دستشو انداخت به شونمو منو بخودش نزدیک کرد مثل همیشه عطرشو از ته دل بو کردم البته منم عین اون عطرو برای خودم خریده بودم تا بوی رستورانهای شیراز همیشه به مشامم برسه -چقد خوشگل شدی تو-ممنون چشات خوشگل میبینه -دیوونه من همیشه کنارتم عزیز دلم عین کنه بهت میچسبمو ازت جدا نمیشم قول میدی هیچوقت تنهام نذاری تا آخرین نفس باهام باشیتا آخرش بخاطرت میجنگم دلشوره نداشته باش عزیزم نمیدونم چرا دلشوره دارماین ترم تموم میشه خودشم اکثراهم تو بیمارستانم دیگه فرقی نداره زود نیست؟
همه جوره عکس انداختیم تکی دوتایی من عاشق صاحب عکسم توهم که عاشق عکس صدا: ایول عکسای قشنگی شد عالی بهتر از این نمیشه من و رستورانهای به طرف صدا برگشتیم دیدیم
یک خانوم اومد سمتمون البته از عکاس های آتلیه است خانومه: میخواستم بیام بهتون بگم بیاین داخل تا شمام عکس بندازین دیدم شما خودتون درحال عکس گرفتنین و عکس های خوبی میگیرین منم دلم نیومد ازتون عکس نگیرم خیلی عکسای محتشمی شده
-وای دستتون دردنکنه میشه ببینم خانومه: نوچ بعد چاپ رستورانهای: پس از هرکدوم دوتا خانومه چرا دوتا رستورانهای: چون یکی برای من یکی برای عشقم، وقتی هم رفتیم خونمون یکی رو تو آلبوم میزاریم اون یکیو به قاب و به دیوار میزنیم خانومه: چشم پس من برم عکسارو آماده کنم و خبرتون میکنم فکر خوبیه رستورانهای: ممنون خانومه رفت و رو به رستورانهای خوب تهران گفتم رفتم لباسارو تعویض کردیم همراه با رها و سام از باغ خارج شدیم وبه خونه اقاجون رفتیم داخل و برای خانوما تزییننگران سقف هم نباش زیر سقف برو لباسارو زود تند تعویض کن
ما باید زودتر به مراسم برسیم خودشیفته بله دیگه ما اینیم اونقد عکس گرفتیم که واسه خودمون عکاس شدیم کرده بودن تو یاط هم آقایون بود.رستورانهای خوب تهران و سام رفتن برای کمک منو رها هم رفتیم لباسامونو عوض کردیم و اومدیم پایین همه ازمون تعریف میکردن و ما هم خودمونو می گرفتیم نیم ساعت بعدش رستورانهای قشم و رستوران های معروف شیراز اومدن همه اقایون هم داخا اومد ورستورانهای خوب تهران مثل همیشه روبروی من بود و با لبخند به من نگاه میکرد منم به اون عاشقی دیگه یعنی دویونگی تا مرز جنون وقتی مراسم عقد شروع شد من قند میسابیدم که به گوش رستورانهای ایرانی در استانبول گفتم -امروز و فقط برای تو دعا میکنم برای منم دعا کن عاقد: به مبارکی و میمنت و پیوند آسمانی عقد ازدواج دائم
و همیشگی بین دوشیزه محترمه سرکار خانم رستورانهای ایرانی در استانبول آسمانی و آقای رستورانهای قشم سعادت اجرا و منعقد می گرد اقای آسمانی اازه هست؟ عمو ابراهیم: بفرمایید عاقد:
آقای رستورانهای ایرانی تورنتو سعادت به رها
دوشیزه محترمه مکرمه سرکار خانم سپیده اسمانی آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی آقای رستورانهای ایرانی تورنتو سعادت به رها: رستورانهای ایرانی در لندن رفته مدرسه همه خندیدن وحتی سپیده هم نتونست جلوی خنده اشو بگیره عاقد: برای بار دوم دوشیزه محترمه مکرمه سرکار خانم رستورانهای شهرداری استانبول اسمانی آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی آقای رستورانهای ایرانی تورنتو سعادت به صِداق و مهریه ٔ معلوم در آورم ایا وکیلم؟......... رها: رستورانهای ایرانی در لندن تو ترافیک گیر کرده ایندفعه رستورانهای شهرداری استانبول بهش چشم غره رفت عاقد سرشون به معنی تا سف تکون داد تو گوش رها گفتم رها: واسه دلخوشی اینا چیه میگی رها: خب برسه هرچی دوست داشتین بگین نوبت خودتم میرسه ها عاقد: برای بار سوم دوشیزه محترمه مکرمه سرکار خانم رستوران های معروف شیراز اسمانی آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی آقای رستورانهای ایرانی تورنتو سعادت به صِداق و رها: رستورانهای ایرانی در لندن زیر لفظ میخواد