مرکز صیغه در تهران تو الان تو مرکز ذهنت قرار داری!
همه جا سفیده. همه چی! انگار ما بین کاغذ نقاشی گیر کردم!!! این عادیه. اگه غیر از این بود باید نگران می شدی! این کجاش عادیه؟؟؟!! می گم همه جا سفیده هیچ راهی نیست که برم!! مرکز صیغه در تهران تو الان تو مرکز ذهنت قرار داری! تو می تونی تنها با فکر کردن به اسم یه مکان به اونجا سفر کنی! فهمیدم. فقط یه چیزی! چی؟! باید کجا برم؟ مرکز صیغه در تهران زیاد نمی تونم باهات در ارتباط باشم پس با دقت گوش کن! باشه. اولین کاری که می کنی روح مراکز صیغه در تهران رو پیدا می کنی! وقتی پیداش کردی با لمسش مارک مراكز صيغه موقت در تهران مجدد بهش بزن! یادت باشه موقعه ی لمسش فقط تمرکز به روی مارک آدرس مراکز صیغه در تهران اگه اشتباه کنم و مارک مرگ بزارم چی می شه؟! ربان آدرس مراکز صیغه در تهران رو مستقیما قطع می کنی و دیگه هیچ راهی نیست که به آدرس مراکز صیغه در تهران برش گردونیم. پس مواظب باش. حواست جمع باشه! مواظب هستم!
مراکز صیغه در تهران هستم
وقتی روحش رو مارک دار کردی! باید برگردی پیش جسمش و اون رو راهنمایی کنی بره داخل جسمش!! مرکز صیغه در تهران بیشتر از این نمی تونم باهات در تماس باشم. اوکی. مواظب خودت باشی؟ چرا مگه این یه رویا نیست! مراکز صیغه موقت در تهران درسته یه رویاست اما رویایه که خیلی ها درونش مراكز صيغه موقت در تهران می کنن! اگه اونجا اتفاقی واست بیافته... فهمیدم. مواظب خودم و روح مراکز صیغه در تهران هستم! خب فقط کافیه به روح مراکز صیغه در تهران فکر کنم ممکنه روحش کجا باشه؟! چشمام بسته شد. وقتی باز کردم داخل جنگل بزرگی بودم! این جا به روح مراکز صیغه در تهران چه ربطی داره؟! ممکنه روحش داخل جنگل باشه؟! قدم زنون به سمت راهی نامشخصی حرکت کردم! اونقدری راه رفتم که روح مراکز مجاز صیغه در تهران رو دیدم روحش برخلاف جسمش سفید و کمی محو بود! جوری که می شد پشتش رو دید! همیشه واسم سوال بود انسان بعد چه شکلیه؟! روح چه مدلیه! ؟
تمرکز رو مارک مراكز صيغه موقت در تهران کن!
اگه به روح کسی دست بزنی می تونی حسش کنی یا نه؟! کی فکرش رو می کرد یه روزی جواب همه ی سوال هام رو پیدا می کنم! به سمت مراکز مجاز صیغه در تهران حرکت کردم می خواستم لمسش کنم که یاد حرف آراس افتادم! تمرکز رو مارک مراكز صيغه موقت در تهران! زمزمه وار دستم رو به روح برسام نزدیک کردم انگشتم رو اروم به بازوش زدم! گرد باد بزرگی ایجاد شد! گرد بادی که هر کسی یا هر چیزی رو می بلعید! دست برسام رو گرفتم چشمام رو بستم و به خونه ی رامتین فکر کردم! نقش کوچیکی از سالنش توی ذهنم ساختم! وقتی چشمام رو باز کردم داخل سالن بودم سالنی که فقط جسم بی جون برسام اون جا افتاده بود! نگاهم رو به جسم بی جون برسام دوختم به سمت جسم برسام می رفتم که دستم به گلدون مورد علاقه ی رویا خورد. گلدون با صدای بلندی با زمین اصابت کرد و شکست با صدای رامتین به عقب برگشتم.
مراكز صيغه در تهران
این جا چه خبره؟! نگاهش رو سریع از گلدون گرفت و به جسم بی جون برسام دوخت. نکنه کسی بخواد جسم مراكز صيغه در تهران رو با خودش ببره!!! قدمی به سمت مراكز صيغه در تهران برداشت که آراس دستش رو گرفت رامتین. چی کار می کنی؟! اراس. عصبانیتت رو بزار برای یه وقت دیگه!! این جا روح کسی جز مراکز صیغه موقت در تهران نیست!! رویا. چه طوری فهمیدی؟!!! اراس. من فرشته ی محافظ فرشته مرگم! پس باید بدونم الان کجاست؟! اگه الان قدمی بردارید شاید باعث شید روح مراكز صيغه در تهران فرار کنه!!! رامتین. مراکز صیغه موقت در تهران لطفا شما به کارت برس! وایی این از کجا فهمید دارم به حرفاشون گوش می دم! حالا هر چی! قبل از این که بیدار شم باید روح مراكز صيغه در تهران رو به جسمش بر گردونم! دست به دست روح برسام به سمت جسمش حرکت کردم! وقتی به جسمش رسیدم روحش رو هل دادم به سمت جسمش!!! نور زیادی دور تا دور برسام رو گرفت.