اقاابراهیم: مشکل همینه اونوقت باید بره شبانه روزی، من تو رو خانواده اتو میشناسم شاهین جان اینو هم میدونم و مطمئنم رستوران ترنج بابلسر رو خوشبخت میکنی اما آینده رستوران ترنج بابلسر هم مهمه اون 15 سالشه بهترین رستوران بابلسر نی نی سایت: خب 15 سال که کوچیک نیست
یه جوری به بهترین رستوران بابلسر نی نی سایت چپ نگاه کرد
آقا ابراهیم یه جوری به بهترین رستوران بابلسر نی نی سایت چپ نگاه کرد
که خرابکاری نکرده باشه بهتره بماند که هممون خندیدیم اینبار بهترین رستوران بابلسر نی نی سایت به ما چپ نگاه کرد سپهر با خنده گفت اقا ابراهیم: چه فکری بفرما بابا دخترتم راضیه واسه مدرسه اش هم یک فکری میکنیم سپهر: خب این دوتا فردا میرن آزمایش و کارای عقد و میکنن من و شما آقای سعادت هم می ریم مدرسه رستوران گشنیز بابلسر دهنشونو با پول میبندیم باباجون: چطوری سپهرجان رشوه بدیم به تک تکشون سپهر: نه رستوران دنج بابلسر، واسه دو یا سه سال همه جوره مدرسه رو ساپورت میکنیم
که دهنشون چفت بسته بمونه رستوران دنج بابلسر: منم موافقم پولش بامن فردا منم با شماها میام ایول به عشق خودم که همه چیو حل کرد اقا ابراهیم: اگه قبول نکردن چی سپهر: معلم خصوصی میگیریم تو خونه میخونه
میاد اما صد درصد قبول میکنن با این مدیری که من میشناسم نه نمیگن اقا ابراهیم: چی بگم اگه اینطوره پس مبارکه مادرجون: پس دهنمونو شیرین کنیم اقا ابراهیم: بله دیگه انگار حل شد رستوران گشنیز بابلسر و شاهین از خوشحالی معلوم نبود چیکار می کنن اینها هم بهم رسید
اول اینا باید برن حرفاشونو بزنن ببینن تفاهم دارن ندارن بعد شیرینی بخوریم دیگه جانم هستی جان عمو ابراهیم بهترین رستوران سنتی بابلسر و شاهین چنان بهم نگاه کردن که دیگه آخر و عاقبتو بخیر کنه اقا ابراهیم:
اینا دیگه حرفی ندارن بزنن قبال زدن دیگه -پس مبارکه انگشترو شاهین انداخت دست رستوران بابلسر موسیقی زنده واقعا برازنده اش بود و قرار شد فردا دوتایی برن آزمایش و جمعه عقد کنن دبعد اونروز رستوران دنج بابلسر با پول هنگفتی که قراربود ماهانه مدرسه رو ساپورت کنه تونست دهن مدیر و بقیه رو ببنده البته به شرطی که هیچکس حتی دوستای رستوران بابلسر موسیقی زنده از این ماجرا خبردار نشه و رستوران بابلسر موسیقی زنده و شاهین هم تمام کارای عقدو کردن و قرار شد عقد و خونه رستوران دنج بابلسر بگیرن.
هر چقد شاهین اصرار کرد تجربی بخونه رستوران بابلسر موسیقی زنده قبول نکرد
هر چقد شاهین اصرار کرد تجربی بخونه رستوران بابلسر موسیقی زنده قبول نکرد باالخره رشته فنی حرفه ای و برداشت. امروز هم عقد کنونه شاهین و رستوران سیب سرخ بابلسر است منو رها با رستوران سیب سرخ بابلسر قراره بریم آرایشگاه و از اونجا بریم آتلیه هم با عروس و دوماد عکس بندازیم هم خودمون از دیروز شاهین همراه من اومد خونمون و شب و بمونه خونه ما رها و سام هم خونه ما موندن شاهین از اول خریداش و آورده بود خونه ما گذاشته بود تا راحت باشه واینکه لباس منو رستوران سیب سرخ بابلسر عین همه هم رنگش هم مدلش برای خرید لباس بهترین رستوران های بابلسر منو رها و بهترین رستوران های بابلسر رفتیم حتی شاهین هم ندیده لباس بهترین رستوران های بابلسر رو. باالخره روز موعود رسید و بعد صبحانه لباسامونو برداشتیم تا همراه شاهین بریم آرایشگاه.بعد اینکه رسیدیم آرایشگاه رستوران ترنج بابلسر رو بردن اتاق عروس تا آرایشش کنن البته کل آرایشگاه تعجب میکردن ازسنش. زیر دست این ارایشگره کم کم داشت خوابم میبرد آرایشگر: خانومی چشماتو باز کن تموم شد یک خمیازه کشیدم و چشمامو باز کردم رها: خوابتو برای امروز نگه داشتی؟ رها: بله دیگه منم تا صبح با عشقم حرف میزدم دیر میخوابیدم شب دیر خوابیدم رها شونه اشو باال انداختو گفترها -