با شور و شوق گفت: سالم حماسه جووونم. لبخند پررنگی زدم و گفتم: سالم.. بیا تو وارد خونه شد و مامانو دید و سالم کرد و مامان هم با بی میلی جواب سالمشو داد.. معرفیش کردم: کانال اهنگ کردی شاد برای ماشین جان مامانم.. مامان... آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ دوستم! میدونستم مامان االن اعصابش خورده یه تیکه ای میپرونه... مامان: هه.. تو دوستم داشتی عزیزم؟! من خبر نداشتم مامانی.. من: مامان آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰: عزیزم میخوای برم؟؟ من: نه نه... بمون مامان: نمی خواد بری... به جاش با این دختره بی فکر برین بازار گلم... فرداشب یه لباس آبرو بر نپوشه!! کیفشو گرفتو ادامه داد: واز خونه خارج شدو در رو محکم بست.. یه آه پر حسرتی کشیدمو درو بستم و به آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ که متعجب جای خالی مامانو نگاه میکرد گفتم: برو بشین عزیزم. ببخشید که مامانم اینجوری رفتار کرد!!
کانال اهنگ کردی شاد برای ماشین به خودش اومد
امروز اعصابش خورد بود. هر وقت اعصابش خورده اینجوریه!! کانال اهنگ کردی شاد برای ماشین به خودش اومدو گفت: نه نه نه.. خواهش میکنم.. چه آهنگ معروف کردی جوونی داریا؟؟!!! من: واقعا؟؟؟ مرسی بشین. با لبخند نشست و من ظرفای شربت مامانو شستمو دوتا هات چاکلت درست کردم و با کیک شکالتی بردم پیش کانال اهنگ کردی شاد برای ماشین که آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ گفت: عزیزم.راضی به زحمت نبودم ب!! _نه نه خواهش میکنم.. چه زحمتی؟ از اینکه اینقدر با ادب شده بودم و لفظ قلم صحبت میکردم تعجب کردم.. شایدم وجود کانال اهنگ کردی شاد برای ماشین باعث شده بود.. این دختر ناخاسته بهم آرامش میداد.. لبخند گرمی رو مهمون لبام کردم.
آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ فرشاد: ببخشید
آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ فرشاد: ببخشید فوضولی میکنمااااا...مامانت چی میگفت به من ؟ فردا شب؟؟!! من: اومده بود دعوا. _واسه چی؟ _آقا من از پسرا بدم میاد.. نمیخوام ازدواج کنم!! نمیخوام سرخر داشته باشم!! جررررمههههه؟؟
نه میخوام بدونم جرمه؟ آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ فرشاد خنده بلندی سر داد و گفت: موضوع همینه؟؟.. مامانتم راضی نشد؟! من: نه تنها راضی نشد. . فردا شب خاستگار و دعوت کرد آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ فرشاد اینبار خنده آرومی کرد و گفت: وااای حدس میزدم. چه آهنگ معروف کردی باحالی داریا؟! من: آهنگ معروف کردی من کجاش باحاله؟ تازه میگه اگه فرداشب نیای خونه رو ازت میگیرم. آهنگ کردی شاد جدید ۱۴۰۰ فرشاد اینبار بلند تر زد زیر خنده و کرد و بریده بریده گفت: واس.. همینه میگم..خخخ.. بلند شو.. برو.. لباس بپوش.. خخخ.. وااای ... خخ _چی؟
_بریم واست لباس بخریم! _نه _برو بابا... میرم آماده بشم.. زود آماده میشما..بگم؟؟!! بشمر 3 آماده ای! _اما _اما و ولی نداره.. فعال سریع رفت بیرون.. منم سریع ظرفارو شستمو سریع رفتم که لباس بپوشم.. اول صورتمو با صابون شستم و خشک کردم.. لنز مشکی رو تو چشام گذاشتم و لبخندی زدم.. کرم ضد آفتابو هم زدم... رفتم سراغ لباسام!
یه شلوار جین تنگ سبز خیلی تیره گرفتم و یه مانتوی سبز که تا روی رون پام بود و روشن تر از شلوار بود پوشیدم که تو کمر یه کوچولو تنگ راشت و چین دارش میکرد اما حالت راستش همونجوری بود.. یه شال مشکی رو روموهام رها کردم.. هیچوقت به دنبال توجهی از پسر ها نبودم... که بگم تیپم و واسه پسرا میزنم یا چون موهام بیرونه میخوام خودمو نشون بدمو عقده ایم.. موهامم هیچ وقت درس نمیکردم. . همیشه شالو راحت روموهام رها میکردم! کتونی های مشکیمو گرفتم که دم در بپوشم.. تو آینه برای آخریم بار به خودم نگاه کردم..لبام شبیه لبای مرده ها بود با زبون لبامو تر کردم اما فرقی نکرد. یه فکری به سرم زد.. از توی آخرین کشوم، لوازم آرایش رو بیرون آوردم بعد از اینکه کور شدم دیگه آرایش نکردم..رژ جیغ مایع زرشکی رنگی رو درآوردمو رو به آینه چند بار رو لبم کشیدم..