سایت همسریابی موقت هلو


دانلود آهنگ شادمهر با لیریک

بغض داشتم و جای خالی اشک بغضم را سنگین میکرد... اینده و زندگی من به کجا ختم میشد؟ مردن؟ چشمهایم بارید سه هفتهی دیگر قرار بود عمل شوم.

دانلود آهنگ شادمهر با لیریک - شادمهر


روش دانلود آهنگ شادمهر

 حدس میزدم د یشب چند ساعت غیر قابل تحمل را در اتاق پوریا گذرانده باشد... از چشم های سرخ و صورت خستهاش بی خوابی پی دا بود! ملخفه را تا روی صورتم باال کشیدم. .. اگر خاله بیرون نرفته بود، شهاب به خانهی خودش میرفت؟ یعنی برایش مهم نبود که سپیده تنهاست؟ چشمهایم را باز و بسته کردم و بلند شدم... پایین مبلی که دانلود آهنگ شادمهر یه کاری کن روی ان دراز کشیده بود، نشستم...

به بازوی دانلود آهنگ شادمهر یه کاری کن تکیه دادم

سرم را به بازوی دانلود آهنگ شادمهر یه کاری کن تکیه دادم: چون میترسید بمیرم، اینقدر هوا یم را داشت؟ دوباره به صورتش نگاه کردم... پلک های ش طوری روی هم افتاده بود که انگار سالهاست نخوابیده. .. اگر از تومور مغزی و احتماال زنده نماندم ب ی خبر بود، باز هم اینطور دوستم داشت؟ به خاطرم بی خوابی میکشید؟ از تهران تا شیراز می امد؟ با دانلود آهنگ شادمهر و کامران سرد برخورد میکرد؟

تنهایی سپیده را بی خیال میشد تا تنهایی من را پر کند؟ دستم روی موهایش نشست... ارام ِ ارام... دلم گریه میخواست... بغض داشتم و جای خالی اشک بغضم را سنگین میکرد... اینده و زندگی من به کجا ختم میشد؟ مردن؟ چشمهایم بارید سه هفتهی دیگر قرار بود عمل شوم... موهایم را با دست از صورتم کنار زدم... تار مویی بین انگشتانم گیر کرد... با فکر از دست دادن موهای م بدنم لرز گرفت... با بغض هق زدم: یعنی موهایم باید. .. دستم را جلوی دهانم گذاشتم و عاجزانه نالیدم: من میترسم. ... خودم را باال کشیدم... هق هقامانم نم یداد حرف بزنم... دستم را روی صورت دانلود آهنگ شادمهر کشیدم: دانلود آهنگ شادمهر یه کاری کن ی! تکان خفیفی خورد و به پهلو دراز کشید. ..

 پاشو دانلود آهنگ شادمهر عقیلی.

صورتش را با گریه بوسیدم: شهاب من میترسم... پاشو دانلود آهنگ شادمهر عقیلی... دلم نمیامد بیدارش کنم... سرم را نزدیک کردم: موهام... شهاب موهام... در ورودی خانه باز و بسته شد... بی توجه صورتم را به صورت دانلود آهنگ شادمهر عقیلی چسباندم: شهابی... صدای خاله فخری از کنارگوشم بلند شد: لیلی... چی کار می کنی؟ چشمهایم فقط دانلود آهنگ شادمهر عقیلی دانلود را میدید که کنار خاله ایستاده بود... چرا حس می کردم خوشحال است؟ خاله با بیقراری روی زمین کنارم نشست و دوباره گفت: دار ی چی کار میکنی تو؟ از لحن خاله که انگار عصبی بود، به خودم امدم و چشم از سپی ده که چشم هایش ستاره باران بود، گرفتم... من که کاری نمیکردم. .. فقط میخواستم دانلود آهنگ شادمهر را بیدار کنم... اشکهایم را پس زدم: میخواستم دانلود آهنگ شادمهر ُ بیدار کنم! خاله باتردید به من خیره شد... دانلود آهنگ شادمهر عقیلی دانلود از باالی سرم با حرص گفت: بهت هشدار داده بودم اگه پاتو از زندگی من نکشی بیرون، به مامان جون میگم! به بازوی دانلود آهنگ شادمهر چسبیدم. .. دلیلی برای ترس نبود... اما میترسیدم. .. مظلومانه به خاله فخری چشم دوختم: ... هق زدم: من...

مطالب مشابه


آخرین مطالب