با دلواپسی گفت: ناراحتش نکرده باشی مادر. مخالفت تو که نباید بی ادبت کنه! خند یدم: مامان! سری تکان داد: اخرش تو و بابات منو رو به کشتن مید ین. نکنه غلیظی گفتم و پرسیدم: حالا کی میخوان برن؟ تعطیالت تموم شدا! با خنده اش متعجب نگاهش کردم: میگم مادر اینا که یه خواستگاری خشک و خالی هم نکردن تو این ده روز! خودم هم خندهام گرفت.
اهنگ شاد ریمیکس خارجی باشگاه راست میگفت
اهنگ شاد ریمیکس خارجی باشگاه راست میگفت غیر از حرفهای دیروز پوری ا هیچ حرفی از جانب عمو در مورد خواستگاری مطرح نشده بود! اگر پدرم شرکت نبود، حتما چشم غره ی غلیظی به من و مامان میرفت. نه از مخالفتمان و نه از چشم انتظاری مان! با صدای زنگ گوش یام خندهام را خوردم. بلند شدم. حتما عاطفه بود. قرار بود از هفتهی بعد کالسهایمان تشکیل شود! در این چند روز اصال عاطفه را ند یده بودم اما هر روز همین حوالی با هم تلفن ی حرف میزدیم و او امار اهنگ شاد ریمیکس خارجی برای ماشین را از من میگرفت!
اسم" ش "روی صفحهی گوشی ام ابروهایم را بالا برد. مامان کنجکاو نگاهم کرد: کیه اهنگ شاد ریمیکس خارجی برای تولد؟ بردار دیگه! نگاهش کردم: شیداست! لبخند زد و من جواب دادم: سالم اهنگ شاد ریمیکس خارجی! از داخل پاساژ که بیرونامد یم، اهنگ شاد ریمیکس خارجی رادیو جوان غر زد: اه. مردیکه ی نچسب چه تعریفی از جنسهای اشغالش میکرد! خندهام را قورت دادم: اهنگ شاد ریمیکس خارجی رادیو جوان جان از همین جنسهای بنجل من و تو هم خرید یمها! خودش هم خند ید. خرید های خودم را صندوق عقب گذاشتم. اوج فاجعه بود اگر نایلون خرید های من و اهنگ شاد ریمیکس خارجی با هم قاطی میشد! مثال وقتی میرفتم خانه پدرم میگفت: چی خرید ی بابا؟
بعد من به قصد نشان دادن عدد شالی که خریده بودم نایلون را روی میز خالی میکردم و بعد تی شرتهای رنگارنگ اهنگ شاد ریمیکس خارجی عربی که اهنگ شاد ریمیکس خارجی رادیو جوان خریده بود و بعد! اوج فاجعه! پشت فرمان نشستم و اهنگ شاد ریمیکس خارجی گفت: چرا میخند ی؟ فکر هایم را برایش گفتم. لبخند ی زد و بعد پرسید: عموتاینا کی میرن بالاخره! شانهای بالا انداختم و ارام حرکت کردم: نمیدونم. از دیروز رفتن خونه عمه مهری. احتماال یکی دو روز دیگه برن! اهنگ شاد ریمیکس خارجی بی کلام کمربندش را بست: وقتی رفتن یه امار بده! لبهایم جلو امد: چرا؟ لبهایش را منحنی کرد: من و اهنگ شاد ریمیکس خارجی بی کلام میخوایم بیایم خونه تون. مثال عید دیدنی! با اضطراب نگاهش کردم: ولی بابام. بین حرفم امد: بابات چی؟
اهنگ شاد ریمیکس خارجی پارتی بهت نگفت؟
قرار ما همین بوده. مگه اهنگ شاد ریمیکس خارجی پارتی بهت نگفت؟ اصال دوست نداشتم حرفهایی که بین من و اهنگ شاد ریمیکس خارجی بی کلام رد و بدل شده، تکرار شود. با اهنگ شاد ریمیکس خارجی انقدر ها راحت نبودم! - چرا ولی میترسم پدرم رفتار بد ی داشته باشه! شانهای بالا انداخت: من حاضرم هزار جور فحش بشنوم ولی داداشم رو از غربت برگردونم! حرفش را نشنیده گرفتم. اما ته دلم قند اب شد. اینکه برگرداندن اهنگ شاد ریمیکس خارجی برای تولد به اشتی کردن پدرم و خاله فخری ربط داشت، خودش کلی حرف بود! جلوی خانه شان پارک کردم. پیاده شد و خرید هایش را بر داشت. با تعجب به من که در ماشین نشسته بودم، نگاه کرد: چرا نشستی؟ با سرخوشی لبخند زدم: چی کار کنم پس؟ در ماشین را برایم باز کرد: بریم بالا. ناهار بخوریم! گفتم اهنگ شاد ریمیکس خارجی پارتی یه چیزی سر هم کنه! با کمال میل پیاده شدم. ماشین را قفل کردم و با هم به سمت اسانسور رفتیم. با کنجکاوی پرسیدم: حالا اهنگ شاد ریمیکس خارجی عربی، چرا سفارش این همه تی شرت داده؟ خند ید: نمیدونم. احتماال خواب دیده. از صبح که پاشده میگه برو بازار!