سپس لبانش را با زبان تر کرده و با ذوق و شادی ادامه داد: صیغه یابی پیامکی چگونه صورت می گیرد؟ خیره به چشمان صیغه یابی پیامکی چگونه است؟ سرش را به ارامی تکان داده و لبخند دلربایی را بر روی چهرهاش وقتی برگشت، باید یه شب حتما همراهش به اینجا بیاین که یه شام یا نهار رو با هم باشیم. به نمایش میگذارد. به چهرهی مادرم خیره شدم.
همه چیز درباره ی صیغه یابی پیامکی اینجا نیست
حتی زمانی که همه چیز درباره ی صیغه یابی پیامکی اینجا نیست، اگر تنها نامی از همه چیز درباره ی صیغه یابی پیامکی برده شود برق چشمان صیغه یابی پیامکی به همین شکل است؛ سرشار از عشق و محبت. آن چنان از دیدن پدر یا شنیدن نام او به وجد میآید که وصف ناپذیر است و من عجیب به عشق نهفته در قلب صیغه یابی پیامکی چگونه صورت می گیرد؟ حسادت میکردم، چرا من نمیتوانستم کسی را پیدا کنم که مرا مثل پدر که مادر را دوست دارد، دوست بدارد؟! من میتوانستم او را دوست بدارم اما او، آیا میتواند مرا حقیقتا و قلبا دوست بدارد؟
نمیدانم، شاید هرگز چنین فردی پیدا نشود! شاید هرگز نتوانم حضور چنین شخصی را در زندگیام درک نموده و شاید هرگز نتوانم خوشبختی را به دست آورم، بااینکه میتوانم حتی بدون به دست اوردن اینان نیز به حیات خود ادامه دهم، اما اگر عشق نباشد، شاید بخش کوچکی از قلبم دچار شکاف بزرگی از درد و رنج شود. شاید! نفسی عمیق از راهی بینیام کشیده و سرم را باال گرفتم. نگاهم که به چشمان مهرداد رسید، سبزی نگاهش را عجیب و ناشناخته دیدم.
به نظر میرسید چشمانش پر از شک و دودلی است. به طرز عجیبی، این نگاهش را نمیشناختم، اما به نظر از چیزی ناراحت بود. شاید هم من این طور میدیدم، اما نگاهش ناشناخته بود و من این نگاه را هرگز از جانب او ندیده بودم! نمیدانم در نگاهم چه دید که خودش سرش را چرخاند و نگاهش را از چشمانم گرفت.
نگاهم را از چهره اش گرفته و به صیغه یابی پیامکی چگونه است؟
من هم نگاهم را از چهره اش گرفته و به صیغه یابی پیامکی چگونه است؟ چشم دوختم که مشغول سخن گفتن با صیغه یابی پیامکی چگونه صورت می گیرد؟ بود و خواهرم که با صیغه یابی پیامکی صحبت مینمود. دیگر نگاهش نمیکنم، نمیخواستم به خودش اجازه دهد باری دیگر به چشمان من خیره شود.
نمیخواستم آن ابهام چشمانش را ببینم، هر چه که بود بین من و او به اتمام رسیده است، پس دلیلی ندارد خیرهی چشمان دختری شود که کوچکترین تمایلی به او ندارد. صیغه یابی پیامکی رعنا با شنیدن صدایم رویش را به طرفم چرخانده و با مهربانی لبخندی به رویم پاشید و صیغه یابی پیامکی... میشه من برم رو تراس؟ میخوام یکم هوا بخورم.