نترس فدات شم! من هم تو ی فکر مامانم، هم توی فکر تو هم تو، هم توی فکر سلین. نگرانم نباش! انگار از طرز حرف زدنم، یه کم قلب و ذهنش آروم گرفته بود؛ چون با لبخند سرش رو تکون داد که لبخند دندون نمایی زدم. حاال بریم پیش بقیه؟ سری تکون داد و سمت آشپزخونه حرکت کردیم. وارد که شد یم، سینی رو گذاشتم رو ی اپن و رفتم سر میز نشستم. خاله بانو که داشت برای سلین لقمه میگرفت، هم زمان به دانلود آهنگ های پرطرفدار شادمهر جدید گفت: برای خودتون چا یی بریز! و لقمه ای رو که آماده کرده بود، دهن سلین گذاشت. بهار پاش رو محکم کوبید زم ین و همون طور که داشت میرفت سمت سمار، با غرغر گفت: این چه وضعشه؛ اهنگ جديد شادمهر بشینه من کار کنم. صداش رو کمی بلند تر کرد و ادامه داد: انصاف نیست! خاله بانو با تاکیید اسمش رو صدا زد که اهنگ جدید شادمهر با تو خوشه حالم با حرص گفت: چشم، غر نمی زنم. بعدم رو کرد به من و با حرص گفت: اصال پاشو برو خونتون. از وقتی اومدی خاله بانو به من توجه نمیکنه! سری تکون دادم و به این رفتار بچگونه اش خند یدم.
دانلود آهنگ های پرطرفدار شادمهر جدید استعداد خیلی خوبی نشون داد.
دانلود آهنگ های پرطرفدار شادمهر جدید استعداد خیلی خوبی نشون داد. حال خوبی داشت. مثال االن فقط من و خودش میدونست ی م توی دلش چه خبره؛ اون از موضوع میالد و مامان بزرگش، اون از موضوع من؛ ولی هیچ وقت به همه نمیگفت حالش بده و تا حداالمکان حال خودش رو خوب نشون میدادم و من همیشه بابت این اخالقش بهش حسودیم میشد. امروز خیلی کار داشتم. قرار بود سلین رو ببرم مهد ثبت نام کنم و بعد از این که مهد ثبت نامش کردم، ببرمش موسسه و توی کالسهای موسسه هم ثبت نامش کنم؛ چون پر کردن اوقات فراغت سلین هم خودش یه درمان بود. بعد از این که صبحانه رو خوردیم، ظرف ها رو شستیم و سلین و اهنگ جدید شادمهر با تو خوشه حالم رو فرستادم باال که دانلود آهنگ جدید شادمهر عقیلی هیولا بره لباسا ی سلین رو بپوشه و اون رو آماده کنه. خودم هم رفتم توی اتاق تا سر یع لباس هام رو با یک مانتو شیری رنگ و شلوار کرم، عوض کنم.
سلین و اهنگ جدید شادمهر با تو خوشه حالم هم از اتاق خارج شدن
سریع کیفم و سویچ ماشین رو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون که هم زمان، سلین و اهنگ جدید شادمهر با تو خوشه حالم هم از اتاق خارج شدن. لبخند ی به روی جفتشون زدم و نگاهی به سلین انداختم. یه بافت زرد رنگ با یه شلوار لی زمستونه که مشکی یخی بود، تنش بود و کاله زمستونه مشکی رنگ ی رو هم روی سرش گذاشته بود. بعد از چند ثانیه آنالی ز کردن سلین، رو کردم به دانلود آهنگ جدید شادمهر عقیلی هیولا و گفتم: بریم؟
بهار سری تکون داد و با هم، از طبقه باال، پایین اومد یم. وقتی رسی د یم دم در خروجی سالن، یادم اومد که من هیچ مدارکی از سلین ندارم که بخوام اون رو توی مهدکودک ثبت نام کنم و این قسمت سخت ماجرا بود. همین جور دستم روی دستگیره در خشک مونده بود و داشتم فکر میکردم که باید چی کار کنم که صدای دانلود آهنگ جدید شادمهر عقیلی هیولا، از فکر بی رونم اورد.
دانلود آهنگ های پرطرفدار شادمهر جدید! سرم رو چرخوندم سمتش و چند ثانیه بهش نگاه کردم. نفس عمیقی کشیدم و در همون حینی که کلید ماشین رو تو ی دستهای بهار گذاشتم و حرکت کردم سمت راه پله ها، گفتم: شما برید تو ی ماشین منم االن میام. از پله های مارپیچی که داشتم میرفتم باال، تمام فکر و ذکرم این بود که بعد از درگیری صبح، االن چه جوری برم با اون ساتور خشن صحبت کنم. سعی کردم آروم باشم و خودم رو کنترل کنم. کمی آروم شدم؛ ولی وقتی رسی دم طبقه باال، با شنی دن صدای داد و هوار اهنگ جديد شادمهر انگار همه اون آروم شدن، دود شد رفت هوا و تبد یل به دو برابر استرس شد و توی دلم سرازیر شد.
با تعجب به در اتاق اهنگ جديد شادمهر نگاه کردم. شهاب، دارم بهت میگم این دختر مری ضه، باید اول درمان بشه؛ چرا این رو متوجه نمیشی؟ درسته؛ حضانت بچه تا هفت سالگی با مادره، درست؛ ولی دختر تو صالحیت مادر شدن رو داره؟ صدای اهنگ جديد شادمهر برای ی ه لحظه قطع شد؛ ول ی بعد از دو ثانیه چنان فریادی زد که با خودم گفتم االن حنجره ای براش نموند. از راه پله فاصله گرفتم و کمی به اتاق سات یار نزدیک تر شدم.