همسریابی پیوندها به سمت گوشی رفت.
همسریابی پیوندها - واقعا متاسفم. باید به مادرت خبر بدیم! همسریابی پیوند تلگرام سرش رو گذاشت روی پاهاش رویا - مگه نگفتی سر نوشتش چیز دیگه است ؟! همسریابی پیوندها - چرا گفتم! -مگه نگفتی یه روز دیگه یه جای دیگه می میره ؟!! - رویا جان گفتم - پس چرا الان می گین مرده!! - سرنوشت همیشه تغییر پذیره! ویا با گریه به اتاقش پناه برد. همسریابی پیوندها به سمت گوشی رفت. با صدای ناله به سمت اتاق همسریابی پیوند رفت! از اتاق همسریابی پیوند صدای ناله های خفیفی می اومد! وقتی همسریابی پیوند چطور می شه صدای ناله از اتاقش بیاد نکنه. ..! با صدای شکسته شدن چیزی به سرعت در اتاق همسریابی پیوند رو باز کردم! با دیدن چشمای نیمه بازش به سرعت پیشش رفتم! پلکاش به روی هم افتاده بودبا قدرتم ارتباط همسريابي پیوند و مادر همسریابی پیوند نیک رو قطع کردم اروم صداش زدم - همسريابي پیوند زود بیا! در باز و بسته شد و سايت همسريابي پیوند و بقیه داخل اتاق شدن همه با غم به من و همسریابی پیوند نیک نگاه می کردن الفینا - چیزی شده که صدامون کردی؟!
همسریابی پیوند مهر دیدی؟!!
تو سالن بودم با صدا هایی که از اتاق همسریابی پیوند نیک می اومد به اینجا اومدم اما قبل از این که در رو باز کنم صدای شکستن اومد وقتی داخل اتاق شدم چشمای برسام نیمه باز بود همسریابی پیوند شادی از خوشحالی جیغ خفه ای کشید و به سمت برسام رفت رویا - اما چطوری ؟ اراس با دست هاش تک های شکسته ی شب خواب رو جمع کرد و به حالت اولیش بر گردوند انگشت خمیده اش رو صاف کرد با صاف کردن انگشتش سایه ی دست کسی رو دیدم که شب خواب رو انداخته بود و اون شخص برسام نبود. همسریابی پیوند مهر دیدی؟!!
همسریابی پیوند رایگان
یه نفر دیگه جز برسام این جا هست!! یا اینکه بوده دقیق نمی دونم. اون شخص این شب خواب رو شکسته! و باید بگم که به هیچ وج اتفاقی نبوده!! - اون شخص یه زن بوده!! اتریسیا - از کجا مطمنی؟! به لبای قرمز برسام اشاره کرد. انگشت شصتش و انگشت کناریش رو به حالت خمیده در اورد. رژ لبای برسام محو شد. انگشتش رو صاف کرد باز هم سایه ی شخصی رو دیدم. که البته فهمیدم یه زنه دیده هام رو برای جمع تعریف کردم! یوسف- اون زن یا دختر قسمتی از زندگیش رو به همسریابی پیوند رایگان بخشیده با کنجکاوی پرسیدم - چطوری زنده شده ؟؟؟!
همسریابی پیوند شادی کیه که تا این اندازه دوست داره؟!
ما این همه سختی کشیدیم تا روح رو به جسمش بر گردونیم. اما هیچ فایده ی نداشت ؟! ولی با یه بوس چه قشنگ حال همسریابی پیوند رایگان بهتر شد!!! اگه زود تر از اینا می دونستیم خب یکی رو پیدا می کردیم تا همسریابی پیوند رایگان رو ببوسه! اراس پوزخند کوچیکی زد - این بوسه با بوسه های دیگه فرق داره!! - چه فرقی داره اون وقت ؟!!! همسریابی پیوند مهر - اون بوسه ی عشق حقیقیه! و این که هیچ کدوم از کارای شما بی فایده نبوده! اتفاقا اگه شما روح رو به جسمش بر نمی گردوندید الان بوسه ی عشق واقعی هم تاثیری نداشت! همسریابی پیوند شادی کیه که تا این اندازه دوست داره ؟! نگام رو به همسریابی پیوند مهر انداختم منم مشتاق بودم بدونم اون دختر کیه ؟! رویا عصبی به نظر می رسید! اما چرا ؟! - هنوز خیلی چیز ها مونده تا من بفهمم و درکشون کنم! همسریابی پیوند مهر حرفم رو تکمیل کرد - حالا که حال همسریابی پیوند رایگان بهتر شده بهتره همه به تمرین هاشون ادامه بدن مخصوصا همسریابی پیوند شادی و آدرینا! حالا هم همتون برید من کنار همسریابی پیوند نیک می مونم!
همسریابی پیوند تلگرام
همسریابی پیوند تلگرام اومد مخالفت کنه که یوسف گفت - اگه این جا بمونی هیچ کمکی به بهتر شدن برادرت نمی کنی. اما اگه به تمرینات برسی یه فرشته ی کامل می شی و اونجاست که می تونی به همه کمک کنی! چه جالب درست حرف های الفینا رو زد! همون حرفای که چند روز پیش به من زد دقیقا حرفاش مثل اون بود!! بعضی وقت ها احساس می کنم الفینا و یوسف با هم نسبتی دارن!!! نمی دونم چرا جدیدا رو همه چی مشکوک شدم یه نمونش همسریابی پیوندها احساس می کنم می تونه حرفای درونم رو بشنوه!!! سرم رو به اطراف تکون دادم