
! کمند کمی کشید عقب نه اصلا! تو می خوای منو اذیت کنی ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو لبش رو گاز گرفت پیر زن پیر مرد شدیم هنوزم بهم اعتماد نداری کمند آدرس جدید سایت همسریابی آغازنو تو می دونی من با آب مشکل دارم بازم می خوای بریم؟؟
بریم حواسم بهت هست کمند یه ریشخند زد فکر کن یه لحظه من باز گول تو رو بخورم! من تو رو می شناسمت آقا محمد لباش رفت بالا و گله کرد دستت دردنکنه دیگه هنوزم پس اعتبارم پیشت بر نگشته نه؟
سایت همسریابی هلو خندید
سایت همسریابی هلو خندید: برو... برو من تو رو می شناسم محمد انگشت تهدیدش رو آورد بالا کمند تو منو یادت رفته ها! ؟ می دونی من کاری که بخوام رو می کنما سایت همسریابی هلو اخم کرد اما محمد به من چشمک زد و یهو دست انداخت طرفش و شروع کرد به قلقلک دادن کمند مثل مار به خودش می پیچید و محمد به طرف دریا راهنماییش می کرد ازخنده پخش زمین شده بودم که صدای آدرس جدید سایت همسریابی آغازنو رسید به گوشم هی چیکارش داری! ؟؟؟
عه باربد الان ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو رو می کشت چون محمد رو دوست داشتم واسه این که شر نیوفته منم پریدم رو سرو کله باربد که باربد واسه نیوفتادنم جامو تو بغلش محکم کرد و بهم نگاه کرد بدو بدو مام بریم دریا باربد با تعجب نگام می کرد که بالا پایین پریدم و به دریا اشاره کردم بدو بدو آدرس جدید سایت همسریابی آغازنو خب خب اون طوری بالا پایین نرو یهو میوفتی.
ادرس جدید سایت همسریابی چه جیغی میزد!
باربد به صدای کمند حرکت کرد به طرفش ادرس جدید سایت همسریابی چه جیغی میزد!!!!
اما از اون ورم صدای ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو خیلی پر انرژی بود رسیدیم نزدیکشون دیدم سایت همسریابی هلو چسبیده به محمد و دا ره جیغ می زنه آنقدر صحنه باحالی بود که از خنده نمی تونستم با باربد حرف بزنم تا یکم عمق زیاد شد یه جور فنی باربد رو انداختم تو آب و هر دو یهو رفتیم زیر آب تا اومدیم بالا باربد بداخلاق بهم نگاه کرد که گفتم: ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو حالش خوبه جاشم خوبه چرا حواست به من نیست؟
کمند از آب می ترسه شنا بلد نیست اون می خواد اذیتش کنه دست انداختم دور شونه هاش و با ناز گفتم: من این جور اذیت شدنا رو دوست دارم یکم نرم شد ادرس جدید سایت همسریابی و حواسش اومد سمت من شنا بلدی بله که بلدم بریم وسط دریا؟
می برمت اون ور دریا دستش رو گرفتم و حرکت کردیم به عمق بیشتر.. . البته چه عرض کنم من زیر آب بودم اما اون رو شکمش بود!! بیخیال عمق بیشتر شدم و دست انداختم دور شونه هاش تو این مدت باربد رو شناخته بودم، اون یه مرد واقعی بود، یکی که بی نهایت بهش دل بسته بودم. باربد دنیا دنیامو تموم کردی خندیدم آدرس جدید سایت همسریابی آغازنو که الکی نیست فقط بهم بگو دوسم داری لب هامو نزدیک گوشش بردم و زمزمه کردم عاشقتم سرمو کشیدم عقبمو به چشم هاش نگاه کردم که یهو نعره زد و رو هوا چند متر انداختم بالا بند دلم پاره شد و تا اوموم پایین چسبیدم بهش مگه دیوونه ای!!!! دوباره منو کند و انداخت بالا این بار جیغ زدم و تا اوموم پایین محکم تر گرفتمش و داد زدم باربد جانم نکن این طوری نگهم داشت و بهم با لبخند نگاه کرد