
گذشت، بزرگ شدم ولی عوض نشدم، هنوزم همونقدر ساده باور نکردم عوض شدن آدمای دورمو، اگه هم فهمیدم که دارن بد میشن چشمامو بستم که نبینم، که باور نکنم... داستان همینجا تموم نشد، هرچقدر که سعی کردم نبینم نشد، یعنی انگاری به زور چشمامو باز نگه داشتن که ببینم، وادارم کردن به دیدن بد شدنشون اونا بد شدن و والا مووی جدید فهمیدم که عوض شدن یعنی همون بد شدن... ولی والا مووی آدرس جدید بد نشدم، سایت والا مووی ادرس جدید نمیتونستم بد شم، نمیتونستم دست به کارایی که اونا میزدن بزنم بازم تموم نشد، اونا روز به روز بدتر میشن و اینجاست که میفهمم بد بودن سقف نداره، آدما میتونن انقدر بد باشن که تا به آسمون بدیاشون روی هم جمع شه بد بودن از کجا شروع میشه؟
سایت والا مووی ادرس جدید مطمئنم که هیچکس از اولش بد نبوده
- سایت والا مووی ادرس جدید مطمئنم که هیچکس از اولش بد نبوده، کاش بفهمم که از کجا باید شروعش کرد چون شاید یه روزی قصد بد شدن کنم و به آتیش بکشم کسایی رو که به آتیش کشوندنم خوب یادمه، کلاس پنجم دبستان بودم.
- آروم اما والا مووی جدیدترین آدرس حال فقط یه دونه دوست داشتم اونم آوا بود...
- جونمون به جون هم بسته بود، بی هم آب نمیخوردیم.
- اما یه روز که والا مووی جدیدی یه پاک کن مسخره دعوامون شد اون گیر سر والا مووی جدید که خوب میدونست چقدر دوسش دارمو بابام واسم خریده رو شکست، وسایلشو از روی نیمکت جمع کرد و رفت کنار یکی دیگه نشست... اون از والا مووی آدرس جدید چیزی که عاشقش بودمو گرفت و تنهام گزاشت، درست مثل کاری که چند وقت پیش میخواست باهام بکنه و تا حدودی هم موفق بود شاید باید توی دوران بچگیم سادگیمو کنار میزاشتم و میفهمیدم که اون کیه ؛ که چه کارایی میتونه ازش والا مووی جدیدی بزنه اون والا مووی جدید ازم گرفت و با مهیار رفت، کجا؟ نمیدونم بهم احسانو برگردوند اما آوا رو دیگه نه شاید چون میدونست که دیگه هیچوقت دلم باهاش صاف نمیشه... اون حتی دیگه ارزش فکر کردنم نداشت در باز شد.
والا مووی سایت جدید اومد تو
و والا مووی سایت جدید اومد تو... چشماش خستگی رو داد میزدن خستگی که تنها با خواب برطرف نمیشد، خستگی که معمول نبود این دنیا یه خواب طولنی به والا مووی سایت جدید بدهکار بود، یه خواب عمیق، یه خواب که بتونه بعد از سالها آرامشو به شونه های خستش، چشمای بارون دیدش و قلب رنج کشیدش که کم رنج ندیده برگرودنه... والا مووی جدید بدجوری خستست، از همه ضربه خورده و درست مثل خود والا مووی آدرس جدید نمیدونه که از کجا خورده ما بد نکرده بودیم اما تا چشم می دید بد آورده بودیم... شاید همه ی اینا امتحان بود، یه امتحان سخت که از پسش براومدن اصلا راحت نیست ؛ اما امتحان ته داشت، پس جای امیدواری بود که بالخره این امتحان لعنتی هم مثل همه ی امتحانای دیگه به آخر برسه و همه چیز سر جای خودش برگرده.