
که تو بغلم آنقدر محکم فشارش بدم که تمام انگشت هام رو بدنش کبود بشن یه لحظه از فکر خودم جا خوردم!!! چقدر خشن! تا معین برگشت از شوک پلاستیکها از دستم افتادن! خوشگل شده بود بهم لبخند زد سرش رو کج کرد درد دستم کمتر شده بود و یکمم به خودم سختی دادم و برای آقامون خوشگل کردم بازم خشکم زده بود! معین موهاش رو تکون داد و معین زد چه حیف غذا اشاره کرد تازه برات قرمه سبزی هم درست کردم، دیگه منو می بخشی دیگه دستش رو گرفتم و کشیدمش تو پزیرایی و نشستم رو مبل و گرفتمش توبغلم.. .
مخالفت نمی کرد بلکه اون هم به آغوش من احتیاج داشت همه چی خوب بود، همه چی درست بود. فقط کاش انتخاب ها تغییر نمی کرد معین فقط تو آغوشم گرفته بودمش و موهاش رو نوازش می کردم سکوت بینمون از هزار تا حرف قشنگ تر بود.. . سرش رو از روشونم برداشت و نگاه کرد.
حالمون خوبه معین زد دمتون گرم میاد!
تو چشم هام، بهم لبخند میزد و دلم بیشتر می لرزید.. .. وای صداش.. .! معین زد جاده هراز با هم حالمون خوبه معین زد دمتون گرم میاد! ؟
منم بو کشیدم که یهو دوتامون پریدیم به طرف غذا! بعله کامل سوخته بودن معین زد رو پیشونیش گاز رو زیاد کردم که بعدش سریع خاموشش کنم اما یادم رفت! خندیدم اونم خندید و کج بهم نگاه کرد و باعث شد دیوونه بشم و بگیرمش تو دست هامو شروع کنم به چرخوندنش جیغ میزد و من اصلا متوجه سرعت بالام نبودم.. . بعد که گذاشتمش زمین هی می خور به در و دیوار که باعث شد از خنده منم پخش زمین بشم.. ..
معینی کرمانشاهی اومد و کنار من پخش زمین شد و نفس نفس زد دست هامو برای گرفتن دست هاش دراز کردم و اون چرخید و فاصلمون رو کم کرد و با حرص گفت: چه خبرته! ؟ معین زد چه حیف چه خبرته!!! کلم داشت کنده می شد بهش لبخند زدم: معین زد چه حیف که همه چیت سر جاشه فقط کاش زبونت نبود برای چندمین بار زبونش رو برام در آورد که دیگه معین فقط تو سری نذاستم بی جواب بمونه و با انگشت هام زبونش رو گرفتم شروع کرد به پس زدن دست من اما مگه من ول کن بودم! چهرش خیلی بامزه شده بود، طوری که از خنده دست هام شل شدن و تونست زبونش رو از دستم دور کنه ببره تو و فرصت کنه جیغ بزنه باربد!! با خنده ای که انگار قصد نداشت تموم بشه جوابش رو دادم جانم معین زد دمتون گرم منو اذیت می کنی!! دوست دارم کی می تونه چیزی بگه ؟
معین زد جاده هراز چپ چپ بهم نگاه کرد
معین زد جاده هراز چپ چپ بهم نگاه کرد خودم حریفتم چرخید و با ضرب نشست رو شکمم و معین زد چه حیف انداخت به گردنم تا خفم کنه بگو ببخشید تا نکشتمت خندم رو نمی تونستم جمع کنم! آنقدر که نمی شد بهش جواب داد رو شکمم پرید بالا و پایین که دردم اومد اوی شکمه ها بگو ببخشید خیلی خب ببخشید ولی باز گردنمو فشار داد! دست هاش رو گرفتم و با یه دستم بردم پشتش و بهش نگاه کردم می خوای خفم کنی ؟ آره حرصمو در آوردی باز خندم گرفت و اون جیغ زد تو منو اسکول می کنی هی چیکارت دارم!!! ؟
دستمو ول کن باید تنبیهت کنم ابروهام رفت بالا چرا چون دلم می خواد انگشت اشاره دستم که آزاد بود کشیدم رو صورتش که خواست گاز بگیره! معین فقط تو خوشم اومد و انگشتمو بردم جلو دندون هاش تا می خواست گاز بگیره می کشیدم عقب چند بار این کار رو کردم که یهو انگشتمو گرفت! دیگه مگه ول میکرد!! معینی کرمانشاهی آی غلط کردم ببخشید اما ول کن نبود داد زدم معین ببخشید انگشتم خورد شددد تا ولش کردم