
افتاد به آرومی دستمو سمتش بردم و از روی سرش با هزار بدبختی و مکافات برشداشتم تاجشو روی میز آرایشش گذاشتم به سمتش برگشتم و نیم نگاهی بهش انداختم بی تفاوت رومو ازش گرفتم و به سمت در خروجی به راه افتادم اما صدای ضعیفی مثل ناله باعث شد بایستم و به سمتش برگردم متن عاشقانه جدید خاص برای عشقم صورتش یکم توهم رفته بودو ناله ریزی کرد انگار درد داشت اما چه دردی؟اونکه خواب بود شاید فقط داره خواب میبینه به سمتش رفتم یه حسی بهم میگفت خواب نمیبینه واقعا درد داره یکم اخم کردم و با لحنی که هم نترسه و هم بلند نباشه صداش زدم متن عاشقانه جدید خاص کوتاه ...
متن صبح بخیر عاشقانه خاص جدید بیدار شو اما باز تکونی نخورد کالفه پوفی کشیدم دستمو سمت بازوش بردم و به آرومی تکونش دادم قطره اشکی از گوشه چشمش چکید پایین همون لحظه خسته چشماشو باز کرد یکم پلک زد تا بتونه منو ببینه کاش حداقل المپ اتاقشو روشن میکردم شهرزاد متن عاشقانه جدید خاص اخمی کردم این منو به بهداد دید الان؟ پاشام خوبی؟ متن عاشقانه جدید خاص کوتاه از درد ناله ریزی کرد دستشو روی شکمش گذاشتو ناله ریز دیگه ای کرد این الان دقیقا چشه؟ شعر عاشقانه جدید خاص متن عاشقانه جدید خاص کجاست؟ با بهداد چی کار داری؟پیشه سولینه جاییت درد میکنه؟ متن عاشقانه جدید خاص برای عشقم بی توجه به سوال من یکهو چشماش گرد شد نالش یکم بلندتر و دستش محکم جلوی دهنش گرفتو عوقی زد چشمام گرد شد
متن عاشقانه جدید خاص برای بیو سریع روی تخت نشست
متن عاشقانه جدید خاص برای بیو سریع روی تخت نشست با یه حرکت بلند شد اما یا فراموش کرده بود کفش ده سانتی اونم پاشنه باریک پاشه یا توان نداشت چون پاهاش ضعیف شد خواست بیفته که چون نزدیک من بود سریع گرفتمش متن عاشقانه جدید خاص لاکچری هنوز دستش جلوی دهنش بود حتما میخواست باال بیاره شاید مسموم شده باشه هرچند تا جایی که من بدونم چیز زیادی نخورده بود متن عاشقانه جدید خاص برای بیو م...منو...ببر...د...دست...شویی خواستم به سمت دستشویی ببرمش که یکهو یه عوق دیگه زد دیر به خودش اومد تا دستشو جلوی دهنش بگیره به خاطرهمین به صحنه اصفناک بار روی لباسم خیره شدم از شدت چندش صورتم توهم رفت و با حرص به متن عاشقانه جدید خاص خیره شدم عیییی میمردی یکم تحمل میکردی ببین منو به گند کشوندی متن عاشقانه جدید خاص لاکچری ناتوان سرشو بالا آورد انگار ضعف شدیدی کرده بودو اصالا حالش خوب نبود به لباسم نگاهی کرد دستشو سمتش آورد که باعث شد سریع مچشو بگیرم شعر عاشقانه جدید خاص ت...تمیز...ش...می...کنم
با حرص پوفی کشیدم بلندش کردم و به سمت دستشویی بردمش کمکش کردم جلوی توالت فرنگی بایسته ای بابا الان که به حضور سولین نیاز داشتیم حالش بد بود کمر بی جون جملات عاشقانه جدید خاص توی دستام لرزید دستاشو به کاشی های بالای توالت فرنگی گرفته بودو نفس نفس میزد منم درحالیکه پشت سرش ایستاده بودم یه دستم روی کمر سمت راستش بود تا اگه خواست بیفته بتونم بگیرمش متن عاشقانه جدید خاص لاکچری م...من...خوبم...تو...تو...برو آره خب کاملا از حالو روزت معلومه به خاطرهمین موندم یکم باهم گپ بزنیم نیست
متن عاشقانه جدید خاص برای عشقم چیزی نگفت
هردومون خواب نداریم به خاطرهمینه متن عاشقانه جدید خاص برای عشقم چیزی نگفت کالفه پوفی کشیدم دیدم دیگه بالا نمیاره هرچند همشو روی من بدبخت خالی کرده بود خواستم بگم ببرمت رو تختت که یکهو یه عوق دیگه زد و دوباره بالا آورد چشمامو روی هم بستم و رومو ازش گرفتم داشت کم کم حال خودمم بد میشد دستم از روی کمرش برداشته شد صدای عوق زدناش، زجه زدناش، نفس نفس زدناش، ناله های ریزش داشت کاری میکرد دلم براش بسوزه و یه طوری بشم انگار راضی به این حالو روزش نبودم جملات عاشقانه جدید خاص سست و بی رمق گوشه توالت فرنگی نشستو چشماشو بی رمق روی هم بست به سمتش برگشتم با این لباسا که نمیتونستم از روی زمین بلندش کنم با حرص پوفی کشیدم کت تنمو درآوردم و با حالت چندشی دکمه های لباس مردونمو باز کردم شکر حداقل یه رکابی زیر لباسم پوشیده بودم هرچند به نظرم با این وضع هم درست نبود مقابلش باشم لباسامو انداختم گوشه دستشویی به سمتش رفتم و تن رنجورشو خواستم بلند کنم که دستاش بی رمق روی بازوم نشست و مانع شد متن عاشقانه جدید خاص ن...نه میبرمت رو تخت متن عاشقانه جدید خاص کوتاه دلم فکر نکنم چیز زیادی خورده باشی که باز بالا بیاری هرچی خوردی بالا آوردی.