
مسنجر دوستیابی اندروید بالا پرید و با عطا دستشون و زدن به هم نه اینجوری نمی شد این جونور خیلی بلد بود یاد حرف مسنجر دوستیابی اندروید افتادم که گفته بود فوتبال تو خون پسراست واقعا همین طور بود مسنجر دوستیابی برای اندروید توپ و برداشت وقتی داشت از کنارم رد می شد گفت: چیه فکر کردی طرف عین رهاست گفتم که فقط یه راه داریم خفه شو مسنجر های دوست یابی! و توپ و ازش گرفتم و رفتم جلو چطوری از این دیوونه رد شدم حد اقل ده پونزده سانتی از من بلندتر بود
مسنجر دوست یابی رو گرفته بود
مسنجر دوست یابی رو گرفته بود که عطا نتونه بهش پاس بده یه خورده دریبل کردم و حیرون موندم چکار کنم عطا با اون قیافه بدجنسش زل زده بود به من یه دو قدم عقب رفت و به مسنجر دوست یابی گفت: برو تو دروازه! مسنجر دوستیابی اطراف از پشت مسنجر های دوست یابی درو اومد دوید سمت دروازه و دانلود مسنجر دوست یابی اومد کمکم دیگه چاره نبود یه پاس دادم به دانلود مسنجر دوستیابی اندروید و خودم رفتم جلو عطا رفت توی پای برنامه مسنجر دوست یابی که اونم به من پاس داد آخ جون جلوی دروازه بودم عطا دوید سمتم ولی قبل از اینکه بهم برسه شوت زده بودم و گل! با نیش باز دویدم سمت مسنجر برای دوست یابی و دوتایی با یه پرش شونه هامون و زدیم به هم! رو به مسنجر دوست یابی عدد یک و نشون دادم و گفتم: یک یک! عطا جدی شده بود مثل اینکه فهمیده بود
مسنجر دوستیابی اطراف غر زد: بفرما!
ما زیادی هم بی دست و پا نیستیم! مسنجر دوستیابی اطراف غر زد: بفرما! من تو دروازه نباشم بهتره! منم میام جلو عطا هیچی نگفت و توپ و گرفت و اومد جلو! دانلود مسنجر دوست یابی دوباره مسنجر دوست یابی رو گرفته بود حالا انگار تک به تک بودیم من بودم و عطا! یه لحظه حرفای برنامه مسنجر دوست یابی اومدم تو ذهنم ولی زدم تو سری که وسوسه نشم همچین غلطی بکنم یه شام ارزش این چیزا رو نداشت جالب اینجا بود که عطا هم از یه فاصله بیشتر به من نزدیک نمی شد یا اونم دست ما رو خونده بود یا خودش با این نزدیکی مشکل داشت البته می شد به عنوان یه نقطه ضعف ازش استفاده کنیم یه لبخند یه وری زدم و دویدم سمت عطا اونم با یه پوزخند توپ و به بازی گرفته بود و نمی ذاشت ازش بگیرمش تو یه حرکت مسنجر دوستیابی اندروید از دست مسنجر دوستیابی برای اندروید در رفت و گفت: داداش پاس! و همین کافی بود تا اونا گل دووم و بزن!