سولین تو مگه نمیدونی این به اسم دایی آلرژی داره اپلیکیشن دوستیابی تیندر اندروید خب منم به خاطرهمین همش میگم دایی و بعد خندید سرمو پایین انداختم و با چشمای گرد شده به کفشای آل استار سفید خوشگلم نگاه کردم باورم نمیشد چه قدر بامزه میشد با داییت پنج سال اختالف داشته باشی منو باش فکر میکردم االن با یه پسر بچه تقریبا هفت ساله روبه رو میشم نهایتش هشت سال نه یه پسر بیست و پنج ساله پوف به کدوم سمت داریم کشیده میشیم یی....
اپلیکیشن دوستیابی تیندر کپی مامانم رفته تو فکر پاشا برنامه دوستیابی تیندر خودش اسم داره کپی مامانم چیه؟ دانلود اپلیکیشن تیندر شبیه جوونی های مامانمه پاشا با حرص به اپلیکیشن دوستیابی تیندر نگاه کردو از الی دندوناش غرید: پاشا مگه مامانت پیر بود؟
برنامه دوستیابی تیندر نه خب منظورم اینه خیلی شبیه همن
برنامه دوستیابی تیندر نه خب منظورم اینه خیلی شبیه همن بعد با غم روشو ازم گرفت و چمدونمو برداشت بهش نگاه کردم سعی میکرد خودشو شاد نشون بده اما انگار یکم احساساتی شده بود با رفتن اپلیکیشن دوستیابی تیندر اندروید دامون پوفی کشید دامون من میدونستم اینطوری میشه پاشا بچه که نیست سولین خب سخته پاشا عه ربطی به بزرگی و بچه بودن نداره اگه اینطوره بهتره من اینجا نمونم اینطوری هیچکس اذیت نمیشه
سولین لبخندی زدو دستشو پشت کمرم گذاشت و منو همراهه خودش به سمت ویلا به راه انداخت سولین این چه حرفیه عزیزم اپلیکیشن دوستیابی تیندر هم االن یکم احساساتی شده پسر شیطونیه زودی یادش میره گلم بیا بریم که کلی برات برنامه ریختم پاشا به راحتی روی مبل لم داده بودمو نفس راحتی کشیدم آخیش هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشد اینجا خیلی راحت تر بودم دیگه کنار خونوادم بودم آسایش داشتمو خیالمم تخت تخت بود به سمت سولین برگشتم از قیافش که معلوم بود حسابی شادو شنگوله این یعنی این مدت تو نبودم براش اتفاقی شکر نیفتاده هرچند خیالم راحت بود میدونستم
نقطه ضعف منو دانلود اپلیکیشن تیندر بود
اپلیکیشن دوستیابی تیندر حواسش به همه چی هست به خصوص به سولین که نقطه ضعف منو دانلود اپلیکیشن تیندر بود خب این مدت چی کارا کردی؟ سولین هیچی همش با برنامه دوستیابی تیندر باهم چرخیدیم یکی دوتا مهمونی رفتیم چند باری هم نانسی اومد میدونست امروز من برمیگردم؟ سولین نه بهش نگفتیم میخواستیم خودت سوپرایزش کنی دلم برای همه این حرکاتش ضعف میرفت عاشق سولین بودم همه حرکاتش عین پانته آ بود و چون دخترخالم بودو خواهر شیریمم محسوب میشد دیگه خیلی باهاش راحت تر بودم