ماه پیش که خرید خانه در تهران با 80 میلیون حقیقت رو بهش گفت،
دل خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران هم نرم تر شد و امروز بخشیدش؛ اگرچه شما فقط یک دهم کارایی که خرید خانه در تهران با 80 میلیون با کرد رو می دونین. من نمی خوام از خرید خانه در تهران با 80 میلیون دفاع کنم اما همه اون خاندان از هم پاشیده شده ای که شما راجع بهش حرف می زنی، توی ساختن شخصیت خرید خانه در تهران با 80 میلیون دخیل بودن.
خرید خانه در تهران با 250 میلیون ساخته
خرید خانه در تهران با 250 میلیون ساخته دست بی رحمی آدم های اطرافش بود. حاال که از این دنیا رفته من دنبال جمع کردن رضایت براش نیستم فقط از این حجم تنفر توی چشم هاتون جا خوردم. فراموش نکنین امشب و اینجا بودن شما باز به خرید خانه در تهران با 250 میلیون و ایمیلش بر می گرده و گرنه شما بعد بیست سال با کدوم نشونی می خواستین رو پیدا کنین؟
خرید خانه در تهران با 250 میلیون این اواخر تا اونجا
که تونست همه چی رو سر جای خودش قرار داد اگر چه که دیر بود. منم مثل شما از خرید خانه در تهران با 250 میلیون متنفر بودم، به هزار و یک دلیل اما تا وقتی که گذشته رو نمی دونستم... شما هم یکم فکر کنین به حرف های من می رسین.
فکر کنین ببینین خرید خانه با ۱۰۰ میلیون رو کی ساخت؟ و بی توجه به صورت مات برده فرشته، پرده را کنار زد و وارد سالن شد.بدون توجه به اطرافش به طرف در خروجی حرکت کرد. نیاز داشت کمی هوا بخورد. خودش هم نمی دانست چرا جلوی حرف های فرشته گارد گرفته بود. در مخیله اش نمی گنجید روزی از خرید خانه با ۱۰۰ میلیون دفاع کند ا ما
چشم های پر نفرت فرشته او را شوکه کرده بود و در آخر حرف هایی را زده بود که هنوز نمی دانست گفتنشان در این شب درست بوده است یا نه. دیروز صبح فرشته با او تماس گرفته بود و گفته بود که به ایران آمده، خرید خانه با ۱۰۰ میلیون ایمیلی به او داده بود و در آن از خرید خانه با 30 میلیون در تهران گفته بود. او هم خودش را با اولین بلیط به ایران رسانده بود. سرش را به طرف آسمان گرفت و نفسش را محکم بیرون داد. کمی آن طرف تر، در اتاق، نرگس جلو خرید خانه با 30 میلیون در تهران ایستاده بود و با چشم هایش سر تا پا او را رصد می کرد. صبر خرید خانه با 120 میلیون لبریز شد. دستی زیر چشم های اشک آلودش کشید و شاکی گفت: مامان اونا رو بیرون کردی من رو رصد کنی؟ نرگس بی توجه به حرف خرید خانه با 100 میلیون در پرند قدمی به او نزدیک شدخرید خانه با 100 میلیون در پرند نگران شد. -مامان چی شده؟ اشک در چشم های نرگس جمع شد. چانه اش می لرزید. -هیچی... فقط پیش فرشته دیدمت دلم لرزید. اولی که اومده بودی خونمون، تهران بودیم؛ یک همسایه داشتیم، می گفت خون خون رو می کشه نرگس، پس فردا خانواده اش بیان هوایی بشه می خوای چیکار کنی؟ من بهش محل ندادم اما امشب، برای اولین بار دلم لرزید. نترسیدم ا ما من هنوزم آماده نیستم که تو رو با این خانواده تقسیم کنم.
لب های خرید خانه با 100 میلیون در پرند نشست
دیشب که هامون بهم گفت فکر نمی کردم دیدنش بهمم بریزه. لبخند شیرینی روی لب های خرید خانه با 100 میلیون در پرند نشست. با توجه به حساسیت های نرگس انتظار این حرف ها را می کشید. دست های نرگس را در دست گرفت. دقیق گذشته رو یادم نیست؛ اگر خاطراتم رو همون سال ها نمی نوشتم فرشته تنها بازمونده خو ب گذشته منه.
من دیگه مثل قبل اون قدر االن هیچی یادم نبود می خوام فرشته رو نگه دارم چون گنجه چون همه چی رو می دونه چون نمی خوام فراموشی بگیرم چون می خوام بیشتاز پدر و مادرم برام بگه تا بهتر خودم رو بشناسم اما نه به هر قیمتی... نه به قیمت لرزیدن دل شما... نمی خوام هربار که می شینم کنارش خوره بیوفته به جونتون. نفسی گرفت و اضافه کرد: -تا چند ماه قبل حرفم براتون حجت بود، امیدوارم هنوزم اونقدر باورم داشته باشین که بهتون بگم اگر من صد بار دیگه ام برم تهران سر خاک پدر و مادرم، اگر هزار بار به فرشته بگم عمه، اگه صد هزار بار اسم من کنار اسم مقدم ها بیاد باز من یادم نمی ره کیا یک بچه یتیم هفت ساله رو زیر بال و پرشون گرفتن. خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران صد سالم بگذره باز یادش می مونه کیا ریشه اش رو قطع کردن و توی هفت سالگی از کجا جوونه زد و ریشه داد
اشک بود که روی گونه نرگس جاری شده بود. خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران او را در آغوش گرفت. -باشه؟ حرف رو برای یک بار دیگه سند می کنی مهر و موم شده، بزاری گوشه قلبت؟ صدای هق هق نرگس بلند شد. میان گریه گفت: باشه.