چرا از ذهنم بهترین سایت همسریابی روسیه نمیره؟ سوز بدی تو سرم پیچید و ناگهان به گوشه ای زول زدم و خاطره های چند سال پیش مثل یه قطار از ذهنم گذشت .
به اندازه ی خونه ی ما که نیست
میگم بهترین سایت همسریابی، با اون همه پول چکار میکنید
میگم بهترین سایت همسریابی، با اون همه پول چکار میکنید شما؟؟ _ یه جوری حرف میزنی انگار خودت نداری _ نه نه .منظورم اینه بگو چکار میکنی تا ما هم همون کارو کنیم. و میخندید خنده ای که فقط رو لباش بود عمق چشاش یه چیز دیگه میگفت. یهو پرت شدم به ۷ سال پیش .قبل از تصادفم .صدای داد بهترین سایت های همسریابی ایرانی تو کل عمارت پیچید: _ همینکه من میگم بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم بهترین سایت های همسریابی یوسفی باید با بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم با اصل و نصب ازدواج کنند انتخاب اون دختر هم به عهده مادرشونه شیرفهم شد؟؟؟ _ بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم با اصل و نصب؟؟
مگه بقیه از زیر بته به عمل اومدند بهترین سایت های همسریابی ایرانی؟؟چه حرفا که نمیزنید شما بهترین سایت های همسریابی ایرانی یوسفی. _ پسر رو حرف مادرش حرف نمیزنه بگو چشم و تمام. _ بگم چشم چی میشه مثال؟؟ _ واست میرم خواستگاری بهترین عروسی رو برات میگیرم .دیگه چی میخوای؟؟ _ مادر من، بهترین سایت همسریابی بین المللی بیامرزم دوسال پیش فوت کرد.حاال شما به فکر بهترین سایت های همسریابی یوسفی هستی؟؟ خودت که یوسفی نیستی که از این بهترین سایت های همسریابی حرف میزنی پس بیخیال این رسم و رسومات شو. _ عروس بهترین سایت های همسریابی یوسفی که هستم.خودت که یوسفی هستی پس باید عین بهترین سایت همسریابی رایگان ر فتار بشه.یه دختر برات سراغ دارم مثل پنجه ی آفتاب _ پنجه ی آفتاب نمی خوام مگه خودم چالغم میگردم یکی رو پیدا میکنم.
بهترین سایت همسریابی بار آخرت باشه چنین حرفی ازت میشنوم
مادرش) فرخنده (با عصایی که در دست داشت به زمین کوبید و گفت: _ بهترین سایت همسریابی بار آخرت باشه چنین حرفی ازت میشنوم عموهات چی بگن؟ .حیا کن تو مجبوری با این وصلت موافقت کنی میفهمی چی میگم؟؟ مجبوری.با حرصی که سراغم اومده بود به بهترین سایت های همسریابی ایرانی زول زدم. همیشه حرف، حرف خودش بود اصال دوست نداشتم کسی برای زندگیم تصمیم بگیره ولی متاسفانه تو خونه ی بهترین سایت همسریابی رایگان کسی تصمیم میگرفت که صاحب مال و اموال باشه. بعد از بابا همه چیز به بهترین سایت همسریابی طوبی فرخنده رسید چون وصیت بهترین سایت همسریابی بین المللی بود. من که تنها پسرش بودم بخاطر نداشتن صالحیت ازدواج چیزی بهم نمیرسه مگر اینکه با فردی که بهترین سایت همسریابی طوبی تصمیم میگیره ازدواج کنم .اونوقته که کل خونه و کارخونه و این عمارت میشه مال من.. البته همه ی اینا فقط بعد از ازدواج با شخصی که بهترین سایت همسریابی طوبی در نظر گرفته، اتفاق میفته همون روز رفتم بهترین سایت همسریابی روسیه تا هوایی به سر و کلم بخوره نمیدونم چیشد یه دختر ساده پوش با چهره ای فوق العاده خواستنی و با نمک دلمو لرزوند
- من با ماشین اومدم. با دقت نگاهم کرد و گفت:
- _ نه .چه دلیلی داره سوار ماشین یه غریبه شم؟؟
- از بابت پول هم ممنون. خواست بره که باز گفتم:
- _ قصد مزاحمت ندارم. با اخم نگام کرد و گفت:
که بهترین سایت همسریابی (با لبخند نگاش کردم
_ اگه اینطوره پس برید رد کارتون. کم سن و سال بود ولی زبون درازی داشت. با لبخند نگاش میکردم که بهترین سایت همسریابی (با لبخند نگاش کردم که راهشو کشید و رفت .نگاهی به سر در مدرسه ای که ازش بهترین سایت همسریابی روسیه اومده بود، کردم .پس دبیرستانیه خیلی کوچکتر از منه به راه رفته ای که میرفت نگاه