بعد از تعویض لباس داشتم از پله ها میومدم پاین که دیدم تاینی موویز سرش توی گوشیه و لبخند به لب داره اس بازی میکنه یه فکر شیطانی زد به سرم و رفتم جلو یه پسی بهش زدم چون انتظار نداشت با کله رفت تو زمین بعد سرش و اورد جلو با بهت به تاینی موویز سایت خیره شد قیافشو که دیدم قهقهم هوا رفت با صدای خنده من بقیه ام اومدن و با دیدن تاینی موویز اونام زدن زیر خنده. نیلو جون گفت: افرین.
تاینی موویز چه شد بر میای پدرش که کلا آدم ساکتی بود
دخترم فقط تو از پس این تاینی موویز چه شد بر میای پدرش که کلا آدم ساکتی بود و توی بحثای ما فقط نظاره گر بود و لبخند میزد. تاینی موویز با لحن اعتراض آمیزی گفت: عه مامان نیلو جون: یامان حقته خخ چه مامان پایه ای داره این فری. بعد از شام با تاینی موویز رایگان رفتیم تو اتاق و تاینی موویز ایرانی گفت: خب رایکا جون یکم از خودت بگو منم شروع کردم به تعریف کردن داستانم. تاینی موویز تلگرام ام مثل تاینی موویز چه شد با تعجب گفت: یعنی تو الان مدیر دانشگاه به اون بزرگی هستی؟ با نیش باز تند تند سرمو مثل بلانسبت بز تکون دادم. با لبخند گفتم: حالا تو از خودت بگو تاینی موویز ایرانی هم متقابلا لبخندی زد.
من تاینی موویز رایگان ایرانمنش هستم
و گفت: خب من تاینی موویز رایگان ایرانمنش هستم ۲۴سالمه و رشتمم تربیت بدنیه و نامزد دارم و اسمش محمده من: عه به سلامتی خوشبختم تاینی موویز تلگرام: هم چنین «چند مین بعد» روی کاناپه نشستیه بودیم که فهمیدم خیلی دیر شده و آی دل غافل خیلی پرو ام که اطراق کردم. بلند شدم و با صدای آرومی گفتم: دیگه تاینی موویز سایت برم دیر شده ببخشید اگه مزاحمتون شدم نیلو جون با هول و ولا از روی کاناپه پاشد و گفت: اگه من بزارم تو بری دخترم این حرفا چیه میزنی باید شبم اینجا بمونی می خوای تنهایی چی کار کنی اخه؟ تاینی موویز اصلی: اره دیگه رایکایی بموون تورو 2با تاینی موویز اصلی رفتیم اتاق و من بعد از در اوردن لباسام خودمو ولو کردم رو تخت خب خب خب حالا میریم سراغ نقشه شیطانی برای آق فری وجدان: به نظر تاینی موویز 52 برو دم گوشش پخ کن کرم درون: نه آقا اینا دیگه قدیمی شده راهکار جدید ارائه بدید.
آها یافتم خودمو شبیه روح میکنم و میترسونمش کرم درون: ایول رایکا ما میتوانیم یک ساعت بعد خب حالا وقت اجرای نقشست اول موهامو بازکردم بعد صورتمو با ِک ِرم پودر سفید سفید کردم و در آخر رژ قرمز جیغ که بی شباهت به خون نبود و رو لب و اطراف لبم کشیدم و پارچه سفید و رو سرم انداختم وای مامان من تازه از خودم میترسم چه برسه به اون تاینی موویز چه شد بدبخت. پاورچین پاورچین رفتم سمت اتاق تاینی موویز و لای درو یواش وا کردم بعد از اینکه مطمئن شدم خوابیده دوربین فیلمبرداری گوشیمو روشن کردم و اونو تو یه جای مناسب که دید داشته باشه قرار دادم.