سایت همسریابی پستو پشت چشمی نازک کرد: منکه حلقه دارم ورود به پستو خندید: منم هویج, هان؟ نخیر االن میریم طالفروشی, یه جفت حلقه ست برمیداریم و یه سرویسم برای عروس خانم سوار ماشین شدند و به بازار هنر رفتند سایت همسریابی پستو یک سرویس طلای سفید با مروارید انتخاب کرد و ست حلقه پالتین با تک الماس برلیان هم انتخاب کردند و از بازار خارج شدند
ورود به پستو نفس عمیقی کشید
سوار ماشین که شدند ورود به پستو نفس عمیقی کشید و گفت: بی نهایت حس خوشبختی دارم سایت همسریابی پستو خندید: بایدم داشته باشی حاالم عجله کن تا همه وسایلمونو بخریم که سایت همسریابی هلو برسم تا سه شنبه واسه خنچه تزیینشون کنم حالا چرا سه شنبه؟ چون با خودم قرار گذاشتم تا سه شنبه خنچه رو بچینم, سه شنبه خونه رو تمیز کنم, چهار شنبه ام استراحت کنم که پنجشنبه خسته نباشم اگه اذیت میشی خنچه بگیری, میدم بیرون نه دوست دارم خودم خنچه عروسیمو تزیین کنم خب میخوای نظافت خونه رو بسپارم دست چند نفر؟ نه خودم میتونم میدونم میتونی فقط نمیخوام خودتو خسته کنی
روی صورت سایت ازدواج و دوست یابی پاشید
سایت همسریابی پستو لبخند مهربانش را روی صورت سایت ازدواج و دوست یابی پاشید و گفت: ممنون که انقدر به فکر منی ممنون که انقدر مراقبمی سایت ازدواج و دوست یابی ب و س هوایی برایش فرستاد و گفت: عاشقتم عزیزم توی اون ده روزی که توی الک خودت فرو رفته بودی و خودتو ازم دریغ کرده بودی, روزی هزار بار مردم و زنده شدم با خودم میگفتم نکنه تا آخر عمر منو نبخشی, نکنه بالیی سر خودت بیاری, نکنه یهو بذاری و بری و حاال اصال باورم نمیشه که همه چیز تموم شده سایت همسریابی پستو لبخند زد: باور کن همه چیز تموم شده باور کن سیاهی رو پشت سر گذاشتیم آینده مال ماست ورود به پستو ذوقی کرد و گفت: میخوام برای اولین بار توی ماشینم ترانه پلی کنم اونم فقط به افتخار ماهی کوچولوی خودم دستش را روی پخش ماشین گذاشت و آن را روشن کرد