
نگاه پر حرصی به من انداخت و دوید و توپ و گرفت جدیدترین برنامه های دوستیابی ایرانی گفت: ای ول دختر برو هوات و دارم! با خنده رو به جديدترين برنامه هاي دوست يابي شدم وای این چرا رنگش ارغوانی شده بود به من چه بچه جنبه نداره فکر کرده من مخصوصا خودم و پرت کردم تو بغلش! والا؟! فقط یه گل دیگه زده بودیم همه چی حل بود جدیدترین برنامه های دوستیابی دیگه حواسش جمع شده بود
خیلی جدیدترین برنامه های دوستیابی ایرانی جلو می اوم
انگار فهمیده بود بازی جوانمردانه خبری نیست این بار با تردید و خیلی جدیدترین برنامه های دوستیابی ایرانی جلو می اومد شاید داشت بررسی می کرد که این بار چه نقشه ای دارم واقعا دیگه هیچی به ذهنم نمی رسید ولی می مردم هم نمی ذاشتم گل بخوریم جدیدترین برنامه های دوستیابی آروم می اومد طرفم انگار نمی خواست ریسک کنه این به من فرصت میداد که وقت داشته باشم فکر کنم آروم جلو اومد اخم کرده بودم و حواسم بهش بود که دوباره از جلوم غیب نشه اگه یه کلکی نمی زدم بی شک ازم رد می شد اون دوتا گلم با تقلب زده بودیم والا کجا زورمون به این دوتا می رسید بهم نزدیک شد درمونده به توپ نگاه کردم واقعا نمی دونستم چکار کنم می دونم یه شام ارزششو نداره ولی یه لحظه روتو اون ور کن!
جدیدترین برنامه های دوستیابی که اومد سمتم
جدیدترین برنامه های دوستیابی که اومد سمتم دستمام و باز کردم که اجازه ندادم ازم رد شه اخمام رفته بود تو هم ولی اون خنده اش گرفته بود یه نگاه به توپ کرد و یه نگاه به جدیدترین برنامه های دوستیابی جدید گفت: مگه داریم زو بازی می کنیم که می خوای منو بگیری؟ خنده ام گرفته بود ولی اخم کردم جدیدترین برنامه های دوستیابی انگار هنوز شک داشت که نقشه دیگه ندارم توپ و زیر پاش نگه داشت که جديدترين برنامه هاي دوست يابي داد زد: بزن دیگه! جدیدترین برنامه های دوستیابی بهش توجه نکرد و گفت: این بار می خوای چکار کنی؟ و با پرویی تمام گفت: این بار من جاخالی نمی دم ها! یه لجظه واقعا جا خوردم چه پرو بود این ولی الان نمی شد از روش عصابنیت استفاده کنم! اخمام باز شد داشت مسخره ام می کرد لعنتی!