
با پاسخ ندادن دخترک، و رنگ پریدهای که به وضوح نمایان است باورش میشود که برای دخترک اتفاقی افتاده. نگاهش را به چراغقرمز میدوزد. به محض سبز شدن، ماشین را به حرکت در میآورد و به سوی اولین بیمارستان حرکت میکند. از ترس خرید بلیط هواپیما ماهان آفتاب حال صبیه را بدتر نساز د؛ با دکمه مورد نظر، سقف ماشین را میبندد و کولرش را روشن میکند. در حالیکه زیرلب به ماهان دشنام میدهد، سرعتش را بالا میبرد تا هرچه زودتر خود را به بیمارستان برساند.
خرید بلیط هواپیما ماهان خارجی اندکی سرعت رفتن که خرید بلیط هواپیما ماهان علی بابا حرفها را ندارد! چرا باید بیهوش شود؟! یعنی خرید بلیط هواپیما ماهان ایر دختر اینقدر ضعیف و ترسو بود؟! پوفی میکند و چندثانیه نگاهش را به چشمهای بسته او میدوزد؛ کلافه و طلبکارانه میگوید: مقصر این اتفاق خودت بودی! تو که خرید بلیط هواپیما ماهان ترسویی چرا باید نقشه بکشی ماهان رو اذیت کنی؟!
بار دیگر لحمه اش را با اضطراب بیرون میفرستند و زمزمه میکند. اگه اتفاقی واست افتاده باشه به من ربطی نداره! مقصرش اون ماهان لعنتیه! چه دارد میگوید؟ با تبرئه کردن خود و مجرم شمردن ماهان خود را خرید بلیط هواپیما ماهان ایر میسازد؟!
خرید بلیط هواپیما ماهان انلاین بیمارستان خصوصی می ایستد
خرید بلیط هواپیما ماهان انلاین بیمارستان خصوصی می ایستد و به سرعت پیاده میشود. به سوی درب کنار راننده میرود و بازش میکند. نگاهی به چشمهای بسته و رنگ پریده ی دخترک میاندازد؛ سپس محض اطمینان دو ضربه به صورتش میزند. خرید بلیط هواپیما ماهان خارجی! خرید بلیط هواپیما ماهان علی بابا رو میشنوی؟
اگه خرید بلیط هواپیما ماهان کرمان تهران باشه من میدونم و تو. لحظهای مکث میکند؛ سپس ادامه میدهد. ببین اگه فیلم بازی کنی برات گرون تموم میشه ها. گویی دخترجوان قصد ندارد چشمهایش را باز کند؛ میخواهد فرجام را تا مرز سکته بکشاند. می ایستد و یکی از دستهایش را روی سقف ماشین میگذارد و دست دیگرش را درون موهایش فرو میکند. خرید بلیط هواپیما ماهان بیهوش است و خبری از نمایش نیست. نگاهی به محوطه بیمارستان میَاندازد. با دیدن پرستاری که از پلهها پایین می آمد، با عجله به طرفش میرود و از او درخواست کمک میکند. یکِی کنار تخت مینشیند؛ به دختری که روی تخت خوابیده روی صندلی پلاست و سرم تقویتی به دستش وصل کرده بودند، نگاه میکند.
خرید بلیط هواپیما ماهان بیزینس از ترسش کاسته شده
حال که با دکتر افت فشار به خرید بلیط هواپیما ماهان ایر وضعیت صحبت کرده و متوجه شده بود خرید بلیط هواپیما ماهان دختر به خاطر افتاده، خرید بلیط هواپیما ماهان بیزینس از ترسش کاسته شده و خیالش آسوده گشته بود که دردسری گریبانگیرش نشده. درحالیکه روی صندلی م در دست او بود، با نشسته و منتظر تمام شدن ِسر موبایلش در حال بازی و سرگرم کردن خود بود. خرید بلیط هواپیما ماهان انلاین از گذشت چند دقیقه، خسته از یکجا نشستن کش و قوسی به بدنش میدهد. به دور و برش و سالن اورژانسی که پر شده از تختهایی که دورشان را دیواری از جنس پرده پوشیده بودند نگاه میکند. خرید بلیط هواپیما ماهان علی بابا ساکت و به شدت تمیز بود و بیماران خرید بلیط هواپیما ماهان ایر روی تختها بودند.
گویی حسن خوب بیمارستان خصوصی ساکتی و تمیزی بیش از حد سرامیک و دیوارهای بیمارستان و رسیدگی خوب پرستاران سپید پوش بود. همانطور که نگاهش به دور و بر بود ناگه درب سنسور دار سالن باز میشود و چهرهای هراسان صبیهای مقابل چشمانش نمایان میشود. خرید بلیط هواپیما ماهان خارجی که با نگرانی به دنبال مریض مورد نظرش میگشت. به نزدیک شدن او نگاه میکند. با دیدن خرید بلیط هواپیما ماهان بیزینس غرق در خواب صبیه روی تخت، دخترک نگران به سوی تخت او نزدیک میآید و ب یتوجه به فرجام که به او خیره شده،