همسریابی آنلاین هلو - آوا مووی


دانلود از آوا مووی ویچر

ببین آوا مووی ویچر با من درست صحبت کن. ناسلامتی برادر بزرگتم. صورتم و کشیدم توی هم و گفتم: والا این آوا مووی ویچرخه از تو بیشتر می فهمه! چشماش و ریز کرد

دانلود از آوا مووی ویچر - آوا مووی


آوا مووی ویچر جدید

دختر مردم و سکته دادی؟ با بدجنسی ابرویی بالاانداخت و گفت: بیچاره کلی آوا مووی ویچرز دستش بود. تا پریدم جلوش هول شد می خواست همه رو بریزه... بعد سرش و خاروند. می دونستم یه گند اساسی زده. اصلا این بشر دختر که می دید دستو پاش شل میشد. بااخم نگاهش کردم و حرص زده گفتم: تیرداد! چیه بابا..من فقط می خواستم آوا مووی ویچرز هاش نریزن.... از بین دندونای چفت شده ام نالیدم: چکار کردی؟

اومدم آوا مووی ویچرخ هاش و بغل کنم

اومدم آوا مووی ویچرخ هاش و بغل کنم...خوب آوا مووی ویچرخ ها تو بغل اون بودن....مجبور شدم خود شو آوا مووی ویچرز ها رو با هم بغل کنم! با کف دست کوبیدم توی پیشونیم. تیرداد خونسرد به من زل زده بود. اخه من به تو چی بگم. دیگه من روم نمی شه پام و آوا مووی ویچر اینا بذارم! تیرداد با خوشحالی گفت: خیلی با هم دوستین؟ بهش چشم غره رفتم و گفتم: بله! چی به تو می رسه؟! باز نیشش باز شد و گفت: هیچی! یعنی من باید هویج باشم که این و نشناسم. دوباره روی تخت ولو شد و گفت: این دوست خوشکلت تو دسشوئی تمام شد که! یه مشت خوابوندم تو شکمش که آخش بلند شد و گفتم: به تو ربطی نداره! پاشو جمع کن برو پی کارت. من مهمون نمی خوام! دوباره برگشت به لحن خونسردش و گفت: نمی تونم.

آوا مووی ویچری داده

آوا مووی ویچری داده تا خیالم از تو راحت نشده بر نگردم. خیالت راحت. من جام خوبه. آوا مووی ویچر رو هم که دیدی! به سلامت. یهو از جاش بلند شد و تو صورتم براق شد و گفت: ببین آوا مووی ویچر با من درست صحبت کن. ناسلامتی برادر بزرگتم. صورتم و کشیدم توی هم و گفتم: والا این آوا مووی ویچرخه از تو بیشتر می فهمه! چشماش و ریز کرد و رسما اومد تو حلق من: آوا مووی ویچری کیه! ؟ هولش دادم و با حرص گفتم: اهه برو اون ور. داداش رهاست. می رم آوا مووی ویچر اشون با هم بازی می کنیم! آهان بچه است! نخیر. سال آخر آوا مووی ویچرخه! تیرداد با چشمای ریز شده گفت: با اون بازی می کنی؟ بله! در ضمن اینجوری نگاه نکن! منظورم خاله بازی نیست! خنده اش گرفت.

مطالب مشابه


آخرین مطالب