میدونم خودم میدونم اونم برای برنامه دوستیابی افراد نزدیک که قلبشم مشکل دارع خ.. ...... چی گفتی قلبش مشکل داره ؟؟؟؟؟ برایچی؟ نگفتی بودی! + توی یک برنامه دوستیابی افراد نزدیک بودیم که بخاطر من خودشو جلوی تیر انداخت و تیر با پایین قلبش اصابت کرد و از اون موقع قلبش اینطوری شده و با استرس و عصبی بودن برای قلبش مشکل پیش میاد فکر نمیکردم اینقدر دختر فداکاری باشه هه!
اصل بهش نمیخوره داشتم میگفتم قلبشم که بهترین برنامه دوستیابی افراد نزدیک دارع و نقشش اینه که به اون ادم کثیف نزدیک بشه که بد از بدتر ولی خودش اصرار داره باید باشه حتی من مخالف بودن سروان رادان هم هستم ولی کاری نمیشه کرد هرجور مایلی بالاخره از من گفتن بود صدای زنگگوشیم بلند شد از خونه بود برداشتم.
تلفن پیچید اقا برنامه چت و دوستیابی افراد نزدیک بیا
بله صدای مهسا با گریه توی تلفن پیچید اقا برنامه چت و دوستیابی افراد نزدیک بیا ... تا نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک چی درست صحبت کن ببینم چی میگی ؟
بهترین نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک سریع سوار ماشین شدم
فقط بیاین با این حرفش دلم هری ریخت بدون اینکه توجهی کنم به چیشده های بهترین نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک سریع سوار ماشین شدم یک پاکت زیر برف پاکن ماشین بود برداشتم و پرتش کردم روی صندلی شاگرد با سرعت صدو بیست میرفتم و فقط میگفتم دانلود برنامه دوستیابی افراد نزدیک حالش بد نشده باشه تا خود خونه هزار تا فکر و خیال کردم با خودم سریع وارد خونه شدم که دیدم بهترین برنامه دوستیابی افراد نزدیک داره جیغ میزنه + برنامه دوستیابی افراد نزدیک چیشده ؟ بگو چیشده ؟ هیچ حرفی نمیزد و من تکونش میدادن و وادارش میکردم به حرف زدن ولی هیچی نمیگفت و گریه میکرد و جیغ میزد هق هقش خونه رو گرفته بود به نامه ای که کنارش بود نگاهی کردم برش داشتم و توشو خوندم نفربعدی تویی ؟ یعنی چی؟
ناباور به نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک نگاهی کردم یاد نامه ای که زیر برف پاکن ماشین بود افتادم با همون نامه ای که توی دستم بود پایین رفتم و نامه رو از روی صندلی شاگرد برداشتم باخون نوشته بود مواظب خواهرت باش نفر بعدی اونه احساس کردم یک چیزی به گلوم چنگ میندازه ولی نه! من مقاوم تر از اونیم که بخام گریه کنم سرمو روی فرمون گزاشتم و بعد از ده دقیقه بالا رفتم وارد آشپزخونه شدم که یک لیوان آب بخورم که باز صدای جیغ اومد با سرعت خودمو به اتاق بهترین برنامه دوستیابی افراد نزدیک رسوندم فقط گریه میکرد پشت پنجره رو نگاه کردم حق داشت بترسه حق داشت اگه بفهمم کار کی بوده اینا سرش رو روی تنش نگه نمیدارم به سمت دانلود برنامه دوستیابی افراد نزدیک رفتم بغض گلوش رو گرفته بود و احساس خفگی میکرد سیلی بهش زدم که صدای هق هقش بلند شد محکم در آغوش گرفتمش تا شاید آروم بشه اروم باش نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک اروم باش گلم برنامه چت و دوستیابی افراد نزدیک نفر بعدی منم منو میکشن از این حرفش عصبانی شدم و با عصبانیت گفتم: غلط کردن پس امیر اینجا چیکاره ی ؟؟؟؟؟؟
برنامه دوستیابی افراد نزدیکا وقتی که حس کردم
برنامه دوستیابی افراد نزدیکا وقتی که حس کردم یکم اروم شد از آغوشم جداش کردم و به مهسا سپردم یکم هواسش به دانلود برنامه دوستیابی افراد نزدیک باشه و خودم به بالای پشت بوم رفتم تا ببینم که کار کی بودی ولی میدونستم کار هرکی بوده بعد نیم ساعت رفته ولی رفتم تا شاید سرنخی پیدا کنم به نگهبانم گفتم که بیاد و این گربه رو جمع کنه و هیچ سرنخی ازشون نبود معلوم بود کامل ولی یک چیزی رو شک داشتم هرکی هست توی همین ساختمونه دیگه کم. کم داشتم به حرفای بهترین نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک ایمان می آوردم که بهترین برنامه دوستیابی افراد نزدیک نباید توی این برنامه دوستیابی افراد نزدیک باشه و خطرناکه براش داخل خونه شدم میخواستم برم طرف اتاق خوابم که نرم افزار دوستیابی افراد نزدیک صدام کرد: برنامه دوستیابی افراد نزدیکا ک لحظه بیا اینجا بشین کارت دارم