میکرد دوباره جوش آورد و پشت سر هم چند تا کشیده توی صورتم خوابوند و با فریاد گفت: _ تو چی داری که از ذهن دانلود برنامه pastooo برای ایفون بیرون نمیری لعنتی؟؟لعنت به تو که خوشبختی رو ازم گرفتی لعنت به تو و دانلود برنامه pastooo برای ایفون که همش یادتون با همه.لعنت به هردوتون دلم میخواد هردوتونو نابود کنم .بعد خودم برم بمیرم لعنتی از روز اول زندگیم تو رو مخم بودی، همیشه pastooo app فکرش با تو بود با تو و پویا لحظه ای به من از روی عشق محبت نکرد، حتی نگفت دوسم داره .تو باهاش چیکار کردی که فراموشت نکرده؟؟چکار کردی؟؟ داد میزد و زجه میزد دلم برای این حال و روزش کباب بود .از خودم بدم اومده بود تو دلم کلی وجودمو نفرین کردم .اصال چرا باید زنده باشم؟؟ چرا باید بمونم و زشتیهای این دنیای نامردو ببینم؟؟ دلم به چی خوش باشه؟؟ .به pastooo app؟؟ .به افسون؟؟ .به پویا؟؟
pastooo app هم از جونش مایه میذاره
به حلما؟؟ .به کی؟؟ کی تو این دنیا وجود من براش مثل آرامشه؟؟ فقط پویا با من آرامش داره که دانلود برنامه پستو عزیز و مهری مراقبشن pastooo app هم از جونش مایه میذاره برای بچه هامون . امیر سامو از روی خودم انداختم . با تنی کوفته و یخ، بسمت دریا رفتم یه نگاه به کل دریا انداختم و برگشتم سمت امیرسام: _ من خیلی بدم ولی گناهم فقط عشقه عشقی
که بعد از ازدواجش هنوز توی قلبمه یادش از ذهنم نمیره تو حق داری سامی حق داری زجه بزنی .حق داری با وجود غرورت بشکنی و گریه کنی حق داری منو pastooo app رو لعن و نفرین کنی .ولی دانلود برنامه پستو گناهی نداره .مشکل منم .که همین حاال خودمو از سر راهتون برمیدارم .فقط مراقب پویا باشید اون جز من کسی رو نداشت مراقب پسرم باشید .
تو حق داری دانلود برنامه پستو حق ..میرم تا خودمو خالص کنم اینجوری تو الاقل تو آرامشی به طرف دریا رفتم با چشای اشکی و متعجب داشت نگاهم میکرد خودمو به آب زدم .
اونقدر یخ بود که پاهام کرخت و بی حس شد تا زانو رفتم جلو که ورود به پستو فریاد کشید: آره .تو حقته بمیری اینجوری پای منم گیر نیست خودت باعث مرگت میشی .برو به درک پیمان .برو . دلم نمیخواست کسی ازم کینه به دل بگیره ولی سامی واقعا حق داشت و به این سادگی نمیتونست منو ببخشه ..تاگردنم زیر آب بود . دیگه واقعا بی حس بودم و حتی اگه میخواستم خودمو نجات هم بدم نمیشد اینجا آخرخطه .. پیمان یوسفی .به قول سامی برو به درک .آخرین قطره اشک زندگیم روی گونه یخ زدم چکید و زیر آبهای سرد و یخی گم شدم )
دانلود برنامه pastooo برای ایفون
دانلود برنامه pastooo برای ایفون (روی تابی که تو حیاط بود، نشستم بیاد بچگی تاب خوردم یعنی الآن ورود به پستو کجاست؟؟ چرا نمیاد پس؟؟ صدای کوبیده شدن در اومد با ترس سرک کشیدم، خودشه .ورود به پستوه با عجله به طرفش دویدم . چرا اینقدر گرمه؟؟ پس برفایی که کل حیاطو گرفته بودند کجان؟؟ به امیرسام زول زدم.یهو با دیدن دستای غرق خونش یه قدم به عقب برداشتم با ترس و تعجب نگاش کر دم و جیغ کشیدم ولی انگار کسی صدامو نشنید صورتش خیس عرق بود .چشاش یه حالتی داشت
دستای خونیشو جلوم گرفت و گفت: _ میدونی این خون کیه؟؟
با ترس نگاش میکردم و عقب عقب می رفتم یهو فریاد زد: _ کشتمش .خودم کشتمش .میدونی چرا؟؟ چون عصبیم کرد .آره عصبیم کرد .اون حق نداره به تو بگه دوستت دارم حق نداره .تو مال منی دانلود برنامه pastooo برای ایفون .