
آگر بار گران بودیم رفتیم هی همه با ترس به گوشکوب که قرمز شده بود نگاه میکردیم که یهو صدای تراکتور اومد.... حتما الان با خودتون میگین وسط کلاس تراکتور کجا بود صدای خنده مظفری شبیه تراکتور بود خخ همه با تعجب زل زدیم بهش مرتیکه مفنگی. جوری قهقهه میزد گفتم الانه که بمیره. بعد از اینکه یکم عر زد گفت: باشه بیاید بشینید تاینی موویز 2 دفعه رو میبخشم ولی دفعه یعد از کلاس اخراج میشید با لحن چاپلوسانه ای گفتم: ببین ببین به ایشون میگن استاد نمونه اصلا این نباشه که دانشگاه رو سر ما خراب میشه فردین دم گوشم با حرص گفت: خودشیرین تخس گفتم: به تو چه اگه تو هم بلدی بگو اییش فردین تخس تر از خودم زمزمه کرد: چرا بلد نیستم وایسا بعد بلند شد و با نیش باز رو به دانشجو ها گفت: دوستان همگی همکاری کنید لطفا تا مظفری خواست چیزی بگه فردین با دست بهش اشاره کرد و گفت: بچه ها: تاینی موویز دانلود رایگان فیلم همه شکوه فردین: بچه ها: این همه جلال فردین: استاد مظفری با عصبانیت بی سابقه ای داد کشید: دیگه از دست شما کلافه شدم برید بیرون ما دیگه مرده بودیم از خنده تاینی موویز رایگان گفتم: عه استاد به ما چه که شما با دستمون مشکل دارید.
تاینی موویز دانلود رایگان فیلم دست نامرد با ما سازگاری ندارد
اه اه تاینی موویز دانلود رایگان فیلم دست نامرد با ما سازگاری ندارد لودگی به خرج دادم و با ریتم خوندم: زمونه عمر ما رو میگیره برادر اشاره به استاد از برادرش سیره اشاره به فردین دوباره قهقهه همه به هوا رفت. حالا نخند کی بخند استاد که داشت از حرص میمیرد داد زد: اکیپ شما همین الان دفتر سریع تاینی موویز رایگان و نازنین و فردین با ترس نگاه کردن ولی تاینی موویز رایگان خونسرد خخخ خودم مدیر دانشگاهم.
بابا پارتی بازی اکانت تاینی موویز رایگان: به تو چه
دیگه وجی: عه ن بابا پارتی بازی اکانت تاینی موویز رایگان: به تو چه فضول وجی: خف بابا پشت سر مظفری راه افتادیم فردین زیر لب جوری که فقط خودمون بشنویم گفت: گاومون زاید تاینی موویز 2 دفعه دیگه اخراج رو شاخمونه ریلکس خندیدم و گفتم: غمت نباشه داداچ تا رایکا رو داری غم نداری اونا هم تازه یادشون افتاد تاینی موویز دانلود رایگان فیلم مدیرم به تاینی موویز رایگان و نازنین هم گفته بودم رسیدیم دفتر و پشت مظفری مثل جوجه اردک زشت رفتیم داخل تا مظفری اومد شکایت کنه گفتم: بببههه سلام آقای حمیدی چه خبر مبرا قربونت نه اصن راه نداره نه انقدر تعارف نکن نه بابا چایی چیه نمیخورم به جان فردین حالا قیافه اونا شبیه بادمجون کپک زده شده بود قیافه اکیپ: در حال خنده قیافه اکانت تاینی موویز رایگان: مثل همیشه نیشم باز بود مظفری دیگه طاقت نیاورد و نشست روی زمین داد زد: خسته شدم ای از دست این اکیپ خسته شدم هر روز یه اتفاق جدید یه خرابکاری جدید یا اینارو اخراج کنید یا اکانت تاینی موویز رایگان میرم.