سایت همسریابی هلو


سایت همسرگزینی چجور سایتیه؟

.تک تک لحظه ها مثل یه فیلم از جلو چشمام رد میشه.در که باز شد رفتم داخل هیچکس نیومد استقبال نه سایت همسرگزینی همدم نه سایت همسرگزینی پیوند رفتم داخل

سایت همسرگزینی چجور سایتیه؟ - همسرگزینی


آدرس سایت همسرگزینی

شنل رو انداختم دورش و حرکت کردم ده دقیقه بعد رسیدیم تو باغ با هم رفتیم داخل شانس آوردیم مادرزن ندیدمون.

سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید و شادی بود

تو سالن پر از صدا سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید و شادی بود رفتم پشت نزدیک تریم میز به جایگاه رقص نشستم روی صندلی.چشم مادرزنم که به جمال ما روشن شد آخه من به این خوبی دلت میاد.داشتم میوه میخوردم عروس و دامادم اومدن وسط داشتن میرقصیدن. بقیه هم دور اونا میرقصیدن که مادرزن عزیز زد شبمون قهوه ایی کرد رفت.

میگین چه جوری میگم بهتون.

سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید قطع شد یه دفعه یه سایت همسرگزینی موسسه تبیان مالیم پخش شد همه دو به دو با هم میرقصیدن سایت همسرگزینی تبیان داشت میومد بشینه مادرش با یه پسر سوسول اومد و فرستادشون وسط کار خودشو کرد یه پوزخندم به من زد.نشونت میدم مادرزن صبر کن خون خونمو میخورد همه تو حال و هوای خودشون بودن رفتم کنار خانمی که گوشه وایساده بود دستمو

وسط رفتم کنار سایت همسرگزینی و پسر و لیوان شربت رو کج کردم روکتشوای من اینقدر محو شما شدم که یادم رفت لیوان شربتم رو بزارم روی میز.

-سایت همسرگزینی جان من برم تمیزش کنم میام ببخشید آقا ولی خودتون زدین به منوای چیکار کردی آره برو تونستی بیا نکبت یه اشاره کردم به یکی از گارسونا لیوان رو برد دست سایت همسرگزینی رو گرفتم رفتم وسط یادم به اون زن افتاد برگشتم دیدم داره با یه نفر میرقصه خب بخیر گذشت.

این وسط قیافه مادرزن دیدنی بود نمیدونم چه هیزم تری بهش فروختم والا که تمام شد دست سایت همسرگزینی بهترین همسر رو گرفتم بردم سدیگه رقص بی رقص بانو -خودت میدونی چرا ؟

رفتم تو جایگاه رقص خانمه داششت میرفت بشینه اشکال نداره حالا اینجا بشین تا بیام سایت همسرگزینی دولتی چی؟

برقصم وگرنه چون پای رقصشو از دست داده بود خفم میکردشما افتخار رقص به من ندادید البته یه عذرخواهی بدهکارم بهتون مجبور بودم با اون خانم جوون خندید رفتیم وسط رقصیدیم سایت همسرگزینی موسسه تبیان که تمام شد

رفتم پیش سایت همسرگزینی بهترین همسر

-اینقدر کارای خطرناک نکن حیف ببین بخاطر عشق تو چیکارا میکنم بعد از شام با عروس و داماد رقصیدیم آخر شب قبل از اینکه مادرزن بفهمه رفتیم تو من تا بقیه بیان عروس و داماد رو همراهی کنیم.آی جاتون خالی بود وقتی کنار سایت همسرگزینی دولتی باباش ویراژ دادم مامانش سایت همسرگزینی بهترین همسر رو دید.جلو خونه شروین سایت همسرگزینی همدم رو دادم دست باباش از شروین و عروس کردم رفتم باالخره خونه رو خریدم اونجایی که مد نظر مادر زن بود. امتحان دکترا دادم منتطر نتیجه هستم.دیگه نمیدونم چه بهانه ای دارن امروز میخوام برم باهاشون جدی حرف بزنم. سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید رو پارک کردم جلو درشون زنگ در زدم. من از سکوت موریانه ها میترسم نعره شیران درنده خانه چوبی را خراب باورم نمیشه چه اتفاقی افتاد هنوز تو شوکم جای سیلی شروین هنوز رو صورتمه چشمای گریون سایت همسرگزینی همدم از جلو چشمام کنار نمیره.آخه چرا با من اینکارو کردن.تک تک لحظه ها مثل یه فیلم از جلو چشمام رد میشه.در که باز شد رفتم داخل هیچکس نیومد استقبال نه سایت همسرگزینی همدم نه سایت همسرگزینی پیوند رفتم داخل همه رو مبل نشسته بودن

سایت همسرگزینی موسسه تبیان داشت گریه میکرد

سایت همسرگزینی پیوند سرش پایین بود پدرش عصبانی و مادرش با یه قیافه حق به جانب به من نگاه میکرد.

و عکسای فجیع بعدی جوابمو نداد رفت تو اتاقش سایت همسرگزینی تبیان تو که باور نکردی فتو شاپچی دروغه خودتم نمیشناسی تو عکسا

اسم سایت همسرگزینی تبیان رو نمیاری

-برو آبتین هرچی بازیمون دادی بس برو دیگه اسم سایت همسرگزینی تبیان رو نمیاری اینم وسایالیی که براش گرفتی جعبه رو گذاشت بین دستام دیگه جایی اونجا نداشتم رفتم تو حیاط برگشتم سمت اتاق سایت همسرگزینی تبیان داشت نگام میکرد 

مطالب مشابه


آخرین مطالب