همسریابی آنلاین هلو - شعري عاشقانه


شعري عاشقانه برای بهترینم

 اگه رضایت نداشت به دیگه خونه نمی رم شعري عاشقانه کوردی نکن ازم. شعري عاشقانه دیگر حرفی نزد در سکوت به خیابان های خلوت نگاه کرد تا رسیدن به خانه.

شعري عاشقانه برای بهترینم - شعري عاشقانه


شعري عاشقانه با عکس

 اگه رضایت نداشت به دیگه خونه نمی رم شعري عاشقانه کوردی نکن ازم. شعري عاشقانه دیگر حرفی نزد در سکوت به خیابان های خلوت نگاه کرد تا رسیدن به خانه. شب بخیر شعری عاشقانه کوردی امیدوارم فردا صبح خوش خبر باشی. ماشین را گوشه ی حیاط پارک کرد، چراغ های روشن خانه نشان از نگرانی افرادش بود. بین فاصله حیاط تا خانه خودش را برای شنیدن حرف های همیشگی آماده کرد.

شعری عاشقانه برای همسرم همین که در را باز کرد مادرش و رها به سمتش آمدند. شعری عاشقانه با دیدنش زیر گریه زد و در آغوشش دوید. داداش دیگه این کارو نکن به نصف جون شدیم، فکر کردم دیگه نمی بینمت مامان راضی شد، به راضی شد فقط تو دیگه این جوری نرو. شعری عاشقانه کردی چانه اش را روی موهای رها گذاشت و بوسید.

چشم داداش هر چی یکی یک دونه ام بگه این قدر خودت رو لوس نکن، مگه شعري عاشقانه کوردی بغلت نمی کنه این جوری پریدی بغلم؟ رها مشتی به سینه ی شعری عاشقانه برای عشقم زد جنبه احساساتی شدنم نداری دیگه اگه بغلت اومدم. مادرش لبخند غمگینی زد و سعی کرد غم چشمانش را پنهان کند. دیگه قراره واسش زن بگیریم رها خانوم، زنش رو بغل می کنه.

پلک شعری عاشقانه کردی از حرف مادرش

پلک شعری عاشقانه کردی از حرف مادرش پرید با تعجب به صورت مادرش خیره شد. منظورتون چیه مامان، یعنی راضی شدید به ازدواج من و آنلی؟ آره پسرم، شعری عاشقانه کلی باهام حرف زد خوشبخت بشید مامان جان هر کجا که دلته همون جا باش. شعری عاشقانه کوردی چشمان پر اشکش را فشار داد و با گامی بلند به مادرش رسید و در آغوشش کشید. قربونت بشم مامان، خیلی ماهی به بذار بگذره بهت قول می دم شعري عاشقانه رو که بشناسی خودتم عاشقش بشی. دیگه نمی خوام مثل امروز ببینمت خیلی داغون بودی فقط بخند مامان جان همین...

نفس راحتی از سینه ی شعری عاشقانه خارج شد. مامان واقعا بهترین خبر زندگیم بود. فقط قبلش با شعري عاشقانه حرف دارم مامان اگه اشکالی نداره. نه فدات شم چه اشکالی فردا بهش بگم دوباره بیاد؟ طیبه لبخند مصنوعی اش را روی لبش حفظ کرد آره شعري عاشقانه کوردی پدرت هم هست دو تایی حرف داریم باهاش بعدش من زنگ می زنم بهشون واسه خواستگاری هر وقت که تو بخوای. اولین شب پر آرامش زندگی اش بود به شعری عاشقانه کوردی پیام داد و خوش خبری اش را داد و با خیال راحت سر گذاشت.

شعری عاشقانه برای عشقم با استرس مقابل خسرو و طیبه نشسته بود.

اولین شبی که سیگار نکشید، اولین شبی که بدون سر درد خوابید... شعری عاشقانه برای عشقم با استرس مقابل خسرو و طیبه نشسته بود. نگاهاى پر مهر شعری عاشقانه برای همسرم کمى دلش را آرام مى کرد، از نگاه کردن به طیبه خانوم مى ترسید و دلش داشت تا دهانش شعري عاشقانه مى آمد. خب دخترم قبل از هر حرفى به شعري عاشقانه کوردی تبریک مى گم به خاطر انتخابش؛ تو دختر شایسته و لایقى هستى از چشمات مشخصه چه قدر دوستش دارى و مطمئنم خوش بخت مى شید. شعری عاشقانه کوتاه شما لطف دارید زیر لبى گفت و دوباره منتظر ادامه ى صحبت هاى خسرو شد.

مطالب مشابه


آخرین مطالب