عکس پروفایل عاشقانه دونفره لاکچری به علی پاتک زد و بیتوجه به نگاه دستوری خاله، رو به مدیر مدرسه گفت: -عکس پروفایل عاشقانه دونفره فیک نیست؟
کی میاد؟
نمیبینمش؟
-عکس پروفایل عاشقانه دونفره فیک؟
علی زودتر از همه شنیده بود گویا. -عکس پروفایل عاشقانه دونفره فیک؟ خانومی، میسی بچسبون کنارش دادا. یه وقت رودلی، ترشی نچسبه به معده ت. و مدیر مدرسه اینبار دادش با سرفه همراه شد: -علی لطفا برو بیرون بابا! بعد هم سرفه هایش تشدید شد. مرتضی رفت نزدیکتر و شانه هایش را مالید. عباس داشت توی گوش علی پچ پچ میکرد که صدای سینی و تیکوتوک استکان های چای آمد و بوی آشنای یک جوجه س پروفایل عاشقانه دونفره لاکچری از صرافت عصبانیت چند دقیقه ی پیش افتاد و سر برگرداند و تا عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن سیاه سفید را دید، از جایش بلند شد و رفت سمتش. خواست گل و شیرینی را بدهد و دستش را هم دراز کرد که عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن سیاه سفید زمزمه وار و نامحسوس نالید: -چطوری بگیرمشون؟
علی شنیده بود که باز مزه پراند:
-دست سومت رو آبجی از زیر درآر، گل و شیرینی آقا رو بگیر. بعد هم پقی زد زیر خنده و سجاد هم به حالت انفجار خندید و عباس و مرتضی زیر پوستی و مدیر مدرسه هم نیشش باز شد.
کرکر خاله که کم رنگ شنیده شد، هال کوچک خانه ی ابری ها از خنده منفجر شد. عکس پروفایل عاشقانه دونفره لاکچری مانده بود و حوضش و عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن سیاه سفید و سر پایین و گل و شیرینی که مانده بود روی دستش. زیر لب نالید: -اونا رو بده به من، اینا رو بگیر. -خب چطوری بدم دستتون بگیرینش خب؟
قلچماق آب حوضی و عکس پروفایل عاشقانه دونفره با با خودش عهد بست به وقتش دمش را قیچی کند از ته. عکس پروفایل عاشقانه دونفره لب که مزه پرانی علی را دید و خوب میدانست در این دقایق چه بر سر میزان آدرنالین خون عکس پروفایل عاشقانه دونفره آمده است، رفت سمت عکس پروفایل عاشقانه دونفره با و سینی را داد دستش. عکس پروفایل عاشقانه دونفره با از جایش بلند شد و شروع کرد به پذیرایی. عکس پروفایل عاشقانه دونفره لب برگشت روبروی عکس پروفایل عاشقانه دونفره ی که نیمی عصبانی بود و نیمی پراسترس. عکس پروفایل عاشقانه دونفره لب رفت و عکس پروفایل عاشقانه دونفره گل را دراز کرد. -اگه دیگه شک نداری بگیر! هیچ کسی نشنیده بود این جمله را؛ ولی علی شنیده بود.
- -شک؟
- شک به چی؟
- زندگی که اولش شک باشه،
- آخرش چیه؟
عکس پروفایل عاشقانه دونفره سیاه سفید نگاهش چرخید پی پدرش. دست عکس پروفایل عاشقانه دونفره هنوز دراز بود به سمتش. مدیر مدرسه برای خوب نشان دادن اوضاع، لبخند زد و به زحمت میان سرفه هایش حرف زد:
-میگیری یا من بیام بگیرم بابا؟ نمیخوای من زنش میشم. این دسته گل رو نباید از دست داد. و باز همه خندیدند. سکوتی محض و صدای نفس کشیدن ها به عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن و عکس پروفایل عاشقانه دونفره سیاه سفید اجازه ی تبادل سیگنال محبت میداد. هر چند در آن حال و اوضاع، هر دو به فکر نگاه هایی بودند که زل زده به این منظره ی رمانتیک. لبخند میزدند و هر کدام به نوعی انتظار گرفتن عکس پروفایل عاشقانه دونفره لاکچری جدید و خندهای از ته دل را میکشیدند. عکس پروفایل عاشقانه دونفره سیاه سفید دست کوچکش را دراز کرد و در حینی که نگاهش به دسته گل سفید و سرخ کشیده شده بود و لبخندی نامحسوس با آن لب های لرزان میزد، گل را گرفت. عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن نمیدانست دست های لرزانش را نگاه کند و حظ ببرد یا نگاهی که هی میگرفت و رویی که مرتب تنگتر تغییر رنگ میداد. همه دست زدند و عکس پروفایل عاشقانه دونفره بدون متن از چهره ی محجوب جوجه ی مقصود خاصیاش چشم بر نداشت. چهره ای که تا چند صباح دیگر میشد چهره ی زن زندگی اش. صدای علی وسط جوشش مایع سیال وجودش آمد: