همسریابی آنلاین هلو - فیلیمو


فیلیمو باکس دیوار

فیلیمو باکس چیست میشد این حرفا رو بهتون زد. فیلیمو باکس چیست میشد! فیلیمو باکس دست دوم میتونستم توی بیداریتون بهتون بگم دوستون دارم. بگم. ..بگم هر چند گنده

فیلیمو باکس دیوار - فیلیمو


فیلیمو باکس دیجی
  1. -سجاد این آب گرم شد که!
  2. برو آبش کن داداش.
  3. -آبجی تو خودتم داغی.
  4. تب داری.
  5. دستات داره میلرزه.
  6. برو استراحت کن.
  7. بابا گفت من بیدار باشم.
  8. -گفتم برو این رو آب کن داداش.
  9. من خوبم. جونِ مامان.
  10. -باشه؛ ولی رنگت پریده ها.
  11. -سجاد! -باشه رفتم.

جسم نرمی روی پیشانی اش تکان خورد و حس خیسی آمد تا روی فیلیمو باکس دیوار. بعد حس کرد آتش روشن کرده اند داخل سوراخ های بینی اش، ته حلقش، لبه ی گوش هایش، سطح گونه هایش. بعد صدای فیلیمو باکس آمد. فیلیمو باکس چطور کار میکند امیرحسین هنوز بسته بود. -چرا آقای فیلیمو باکس دیجی کالا؟ چرا با من این کار رو میکنین؟

چرا؟

بعد صدای فیش فیشش آمد. -چرا با من و دلم بازی میکنین؟ فیلیمو باکس دست دوم بیدار بشین و بگین قصدتون از آزار من چیه! چرا دوست دارین عذابم بدین؟ ریتم صدای فیش فیشش را تندتر کرد که فیلیمو باکس ترب با دل زدنش در حال ادغام بود:

-باید بیدار بشین و بگین این انگشتر فیروزه رو چی کار کنم.

من بدون آقای فیلیمو باکس دیجی کالا نمیتونم زنده باشم

باید بیدار بشین و بگین من بدون شما چی کار کنم. من بدون آقای فیلیمو باکس دیجی کالا نمیتونم زنده باشم. بیدار بشین و بگین من چطوری دووم بیارم. آقا میالد اومده خواستگاریم. بابام میگه باید جواب بدی. علی میگه از این بهتر گیرت نمیاد. فیلیمو باکس ترب که دنیا گیج شده، شتر شانس پشت بختت خوابیده، لگد نزن به بختت. میگه زیادیتم هست. هیچ کی نمیدونه توی دل من چی میگذره. فیلیمو باکس چیست میشد این حرفا رو بهتون زد. فیلیمو باکس چیست میشد! فیلیمو باکس دست دوم میتونستم توی بیداریتون بهتون بگم دوستون دارم. بگم. ..بگم هر چند گنده اخالقتون، هر چند خیلی بدین و مغرور، هر چند ادب ندارین و بعضی وقتا خیلی بی ادب و بی مالحظه و بینزاکت میشین، هر چند خیلی ضعیفالنفسین و خودخواه و خودبرتر بینین، هر چند فکر میکنین فیلیمو باکس سوراخ شده فقط شما از توش افتادین پایین، هر چند دلتون از سنگه و زبونتون نیش مار قاهره؛

ولی فیلیمو باکس میمیره براتون.لب های امیرحسین کشیده شد. با همان فیلیمو باکس 102 بسته خندید.

خنده اش کش آمد. لب هایش باز شد و سعی کرد آرام بخندد. صدای فیلیمو باکس دیگر نیامد. حتی با آن چشم های بسته میتوانست قیافه ی جوجه ی مقصود خاصی زندگی اش را تشخیص دهد. خجالت میکشید؟ نه. شرم میکرد؟ داشت از تعجب میمرد. قهقه زد. اول آرام و بعد بلندتر. خنده اش بند نمی آمد. آنقدر با همان چشمان بسته خندید که اشک از فیلیمو باکس دیوار سرازیر شد. به سرفه افتاد و میان سرفه هایش باز هم خندید. با همان چشمان بسته که داغ حرارت و کوره ی آتش بود، خندید. به این اعتراف صادقانه، به این برش تیز احساس و فحش که مو الی درزش نمیرفت خندید. به حرف های جوجه ی مقصود خاصیاش که شبیه هیچ کس بود و نبود خندید. به اینکه هیچ چیز زندگی فیلیمو باکس دیجی کالا اش شبیه آدمیزادها نبود خندید. نه خواستگاری اش، نه جواب بله گرفتنش. به این خندید که اگر یسنا خانمش بود و میدید نشان کرده ی پسر بزرگش فحش میدهد و ابراز محبت میکند، چه میگفت؟ چه حالی میشد اگر میدانست بله ی عروسش با گویاترین حقایقی بود که از زبان هیچ شیر پاک خورده ای نشنیده بود. آنقدر خندید که صدای به هم خوردن در آمد. بعد هم صدای سجاد: -آبجی کجا میری؟ آبجی؟ امیرحسین فیلیمو باکس چیست را باز کرد و کمی از جایش تکان خورد. -من اینجام چرا؟ صدای قدم های ناملموس سجاد نام هم آمد و بعد صدای حنجره اش: -سالم. یهو بیهوش شدی، داغ بودی، داشتی میسوختی.

هذیونم میگفتی. نمیدونم. یه بار داد کشیدی فحش مادر خواهر دادی، آبجیمم از خجالت رفت بیرون. امیرحسین فیلیمو باکس دیوار گشاد شد.

مطالب مشابه


آخرین مطالب