هم خیلی کمه. من نمی گم اون آدم بدی هست دارم میگم شما باید از هم شناخت پیدا کنین و عمیقا درک کنین که به درد هم می خورین
. قبل از اون... من نمی تونم با ازدواجتون موافقت کنم. سر قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوز پایین افتاده بود و در حال فکر کردن
به حرف های قیمت پراید مدل ۸۹ بود
به حرف های قیمت پراید مدل ۸۹ بود. قیمت پراید مدل ۸۹ او را در منگنه گذاشته بود. راه درست و غلط را گم کرده بود.
تمام دفاعیاتی که آماده کرده بود جلوی او ارائه بدهد؛ تماما دود شده و به هوا رفته بود. هیچ کدام به کارش نمی آمد
چون قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیک را زیر سوال نبرده بود و مشکل جای دیگری بود.
اگر می خواست از دید یک پدر نگاه کند؛ نسبتا حق با او بود. او و قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیک رسما دو هفته بود
یک دیگر را شناخته بودند. آب دهانش را قورت داد و به طرف قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار برگشت. -بابا... قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹
میان حرفش پرید. بیست و هشت سالته و تموم این سالها خواستگارات رو به خاطر اونراستی... خارج از مسئله اون پسر
از دستت خیلی دلخورم. تو االپسر رد کردی؟ قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوز اگر این آدم پیداش نمی شد و اصال متاهل شده بود؛
تو می خواستی چی کار کنی؟ سری تکان داد و با همان لحن محکم ادامه داد: -من فکر می کردم اونقدر با منطق هستی
که به قول یک پسر یازده دوازده ساله، بیست سال متعهد نباشی. با انگشت هایش بازی می کرد؛ فکر کرد وقت آن رسیده
که تریبون را به دست بگیرد و از خودش دفاع کند. خواستگارا حتی نمی تونستم فکر کنم؛ واقعا نمی تونستم.
نمی دونم شما بابا من تمام این سالها به یاد قیمت پراید مدل ۸۹ صبا بودم، درسته. من به اکثر اسمش رو چی می ذارین.
اره احمقانه اس اما من توی قلبم باور داشتم که امیرحافظ...نه قیمت پراید مدل ۸۹ صبا ، بر می گرده. نمی دونم برای چی بود
قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیک. باید چند معضل را همزمان مدیریت می کرد و حاال جواب نه پدرش تیر آخر را زده بو
قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ که امشب کمی از خط قرمز های پدری اش فراتر رفته بود؛ کوتاه آمد. روزی که
قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوز با قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه کارخانه به خانه آنها آمده بود قول داده بود هرگز او دلیل گریه اش
نشود. حاال هم وقت دلداری پدرانه بود؛ انگار خط و نشون کشیدن هایش زیادی برای قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار گران
تمام شده بود که تاب و تحمل را از او گرفته و اینطور به افتاده بود.به قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه نزدیک تر شد؛
دستش را دور شانه قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه انداخت؛ قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه مقاومت نکرد و
سینه قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ تکیه داد
سرش را به سینه قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ تکیه داد. -هی...س. و با لحن آرامش بخشی تک بیتی از موالنا خواند:
پاشو نکن. من یکم تند رفتم اما الزم بود که بگم و تو بشنوی ولی هر کجا عشق آید و ساکن شود/ هر چه نا ممکن بود
ممکن شود قصد اذیت کردنت رو نداشتم. و با طنز اضافه کرد: -تو قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه کارخانه نکن منم قول می دم،
به حرف حضرت موالنا گوش می کنم؛ تا همه ناممکن ها ممکن بشه. سرش را از سینه قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ جدا کرد.
هنوز دلش پر بود اما دیگر اینجا جایش نبود. می دانست قیمت پراید مدل ۸۹ با تمام مغرور بودنش اشک خانواده اش خط قرمزش بود. تمام احساسش را جمع کرد و در کلامش ریخت. -مرسی بابا. قیمت پراید مدل ۸۹ با همان لحن طنزش جوابش را داد