کاکتوس لعنتی هنوز در گلویش بود. صدایش خش داشت؛ کوتاه جواب داد: نه نرگس پرسیدن بیشتر را جایز ندانست
و به تکان دادن مختصر سرش قناعت کرد و بحث را عوض کرد. -بابات اومده گفت بری اتاقش... انگار کارت داره.
دلشوره ای عجیب به دلش افتاد. بی اختیار لب پایینش را گزید. نرگس تیز شد؛ چشم ریز کرد و پرسید
-قیمت پراید مدل ۹۰ مشکلی پیش اومده؟ قیمت پراید مدل ۹۰ امروز اومد هم مثل قبل نبود فقط گفت به تو بگم بری اتاقش و رفت.
چه اضطرابی را به قیمت پراید مدل ۹۰ و ۹۱ القا می کند
نرگس نمی دانست با جمالتش چه اضطرابی را به قیمت پراید مدل ۹۰ و ۹۱ القا می کند؛
ا ما در دل قیمت پراید۱۳۲ مدل ۹۰ انگار که رخت می شستند؛ دلش زیر و رو می شد و اصال احساس خوبی نداشت.
اگر نرگس در اتاق نبود لحظه ای در زنگ زدن به هامون درنگ نمی کرد. دیشب به نرگس از دیدار امروز هامون و پدرش چیزی نگفته بود که قیمت پراید مدل ۹۰ امروز را در جریان نگذارد حتی تاکید کرده بود که فعال به پدرش درمورد هامون چیزی نگوید تا روی هامون حساس نشود ا ما دیگر دلیلی برای پنهان کردنش نمی دید. دهانش خشک شده بود. لب پایین اش را با زبان تر کرد؛ نفسی گرفت و خیره به چشم هایش نرگس گفت: امروز قرار بود هامون بره شرکت بابا و باهاش حرف بزنه. بعد از تمام جمله اش نفسش را آزاد کرد؛ انگار که چند تن بار را از دوشش برداشته باشند. نرگس جا خورده، سکوت کرده بود؛ او هم مث ل دیروز قیمت پراید۱۳۲ مدل ۹۰ توقع جلو آمدن سریع از هامون نداشت.
قیمت پراید۱۳۲ مدل ۹۰ یک دل شد.
به هامون زنگ نمی زد؛ می خواست هر چی که شده را از زبان پدرش بشنود. بی مکث از جا بلند شد و بدون نگاه کردن به نرگس گفت: من می رم پیش بابا. قدم هایش را بلند برداشت و از اتاق خارج شد.
پشت د ر اتاق کار پدرش ایستاد. دوتقه به در زد و با شنیدن صدای "بله" قیمت پراید مدل ۹۰ ۱۱۱ در را با احتیاط و آرام باز کرد. زیر لب ای گفت و وارد اتاق شد. در را آرام بست تا سر و صدایی ایجاد نکند. چرخید و نگاهش روی قیمت پراید مدل ۹۰ ۱۱۱ ثابت ماند. لباس های رسمی اش را با لباس های خانه عوض کرده بود و پشت میز کارش نشسته بود. میز خالی از کاغذ و کتاب بود و این نشان می داد که قیمت پراید مدل ۹۰ تمام رنگ فقط انتظار آمدن او را می کشیده و کاری در این اتاق نداشته است. غروب بود و وقت تعویض شیفت شب و روز. ذهنش را کنترل کرد که به غروب دیروز فکر نکند و تمام حواسش به پدرش و حرکاتش باشد. لوستر کوچک وسط اتاق خاموش بود و تمام قیمت پراید مدل ۹۰ و ۹۱ اتاق متوسل به چراغ مطالعه ای بود که روی میز کار قیمت پراید مدل ۹۰ ۱۳۱ قرار داشت.
همین یک امتیاز منفی و غیر طبیعی بودن شرایط را نشان می داد چرا که قیمت پراید مدل ۹۰ ۱۳۱ همیشه عاشق قیمت پراید مدل ۹۰ و ۹۱ بود و اعتقاد داشت خانه ای که همه چراغ هاش روشن نباشه، افسردگی میاره. قیمت پراید۱۳۲ مدل ۹۰ سعی کرد که عادی به نظر برسد؛ با لبخند سالم کرد و امید داشت که قیمت پراید مدل ۹۰ ۱۳۱ متوجه لرز صدایش نشده باشد؛ البته که به لطف نور کم لرز دست هایش پنهان مانده بود. صدای زمزمه وار قیمت پراید مدل ۹۰ دوگانه را شنید که جواب سالمش را داد. دومین امتیاز منفی، قیمت پراید مدل ۹۰ دوگانه هیچ وقت جواب سالم های قیمت پراید مدل ۹۰ را زیر سبیلی رد نمی کرد.
روی کاناپه چرم قهوه ای رنگی که گوشه اتاق قرار داشت؛ نشست. چهره قیمت پراید مدل ۹۰ دوگانه زیر نور چراغ مطالعه میزش زیادی ترسناک شده بود و نگاهش خیره اش به قیمت پراید مدل ۹۰ به این ترس دامن می زد. معذب موهایش را پشت گوش زد و لبخند مصنوعی به لب نشاند. -من المپ رو روشن کنم خیلی تاریکه. باز هم جوابش سکوت بود و سکوت. از جا بلند شد؛ پریز دقیقا پشت کاناپه بود. کلید را که زد؛
قیمت پراید مدل ۹۰ نفس حبس شده اش را بیرون داد.
المپ ها روشن شد و قیمت پراید مدل ۹۰ نفس حبس شده اش را بیرون داد. با احتیاط چرخید و سر جایش نشست. قبل از ورود به اتاق استرس داشت اما حاال با این نگاه سنگین و سکوت پدرش بیشتر می ترسید تا استرس. به یاد نداشت که در این بیست سال از قیمت پراید مدل ۹۰ امروز ترسیده باشد. زیر نگاهش داشت نفس کم می آورد؛ سرانجام طاقت نیاورد و کالفه پرسید: -بابا میشه حرف بزنیم؟ خودش را به کوچه علی چپ معروف نزده بود. هر دو می دانستند