محمد نمی دونست كانال صيغه يابي بندرعباس چت به محمد نگاه کرد و پدری که هیچ وقت پیش دخترش نبوده یهو محمد قاطی کرد و دست هاش رو روی لباس كانال صيغه يابي سفت کرد و سرش رو برد جلوی صورتش یعنی اون بیرون بودمو پیشت نبودم؟
كانال صيغه يابی بندرعباس چت با هزار تا دروغ کشیدید
دنیا محکم دستش رو کشید و پسش زد یعنی زندگی و آینده من براتون مهم بوده و هیچ کدوم پیشم نبودین؟؟ منو از اون سر كانال صيغه يابي بندرعباس چت با هزار تا دروغ کشیدید این جا که بهم بگید ما تو رو به دنیا آوردیم؟؟ كانال صيغه يابي اروميه صداش روبرو بالا تموم لحظه هات رو زیر نظر داشت، تموم عکس هایی که با گوشیت می گرفتی رو داشتم، هر جا می رفتی آمارشو داشتم، رشتت رو من انتخاب کردم اون کارنی که داشت تو رو از طبقه آخر هتلش پرت می کرد پایین رو من ازت دورش کردم، تموم مهمونی ها و پارتی هایی که می رفتی رو با تموم افرادش من چک می کردم، اون زن و مردی که تو رو بزرگت کردن رو من انتخاب کردم. ..
حرف كانال صيغه يابي اروميه تموم نشده بود که كانال صيغه يابی بلندتر داد زد آره پس تو زندگی منو به گند کشوندی خواست ادامه بده که فکر کنم خیلی عصبی شد و انگلیسی جوابش رو داد و متوجهش نشدم هر دو در حال نعره زدن بودن و منو کمند وسطشون آواره که بالاخره دکتر و پرستارها اومد و با کلی بحث آرومشون کردن دنیا اصلا به من نگاه نمی کرد! انگار نیستم! چرا آخه؟؟
بالاخره كانال صيغه يابي رو مرخص کردن و تونستیم از بیمارستان خارج بشیم. کمند خواست به كانال صيغه يابي کمک کنه که بلند داد زد و گفت ولم کن! با عصبانیت رفتم طرفش و زُل زدم تو چشم هاش اون محمد بود این کمنده، دیگه سرش داد نزن که سر منم داد زد: تو چی می گی؟؟ نکنه ناراحتی که نتونستی با من از محمد انتقام بگیری حس کردم الان بحث کردن با دختری که در حال انفجار یه کار بیخودیه، دست گذاشتم جلو دهنش و به طرف ماشین بردمش نشستم و اون هم نشوندم تو ماشین، محمد و کمند هم سوار شدن و ماشین حرکت کرد. ..
كانال صيغه يابی با تموم جونش داشت سعی می کرد از زیر دست من در بیا! اما چرا متوجه نمی شد شدنی نیست! ؟! دم گوشش زمزمه کردم متوجه نشدی نمی تونی!! ؟ محمد ولش کن بذار عصبانیتش رو خالی کنه تا ولش کردم دست گذاشت رو گوشش و جیغ زد ا ز همتون متنفرم هر سه تامون ساکت بودیم چون انتظار این ناراحتی ها رو داشتیم. اما كانال صيغه يابي با تموم قدرت جیغ میزد و فحش میداد و اگه می تونست سه تامون رو می کشت! آخرش هم گریه کرد و یه گوشه کز کرد کلا وضعیت داغونی بود هیچ کدوممون انتظار این همه کولی بازی رو از كانال صيغه يابي نداشتیم! رسیدم به ویلا. ..
كانال صيغه يابي اروميه سورن با پدر مادرش رفتن فرودگاه کمند چرا؟؟
كانال صيغه يابي بندرعباس چت بدون توجه به ما پیاده شد و رفت كانال صيغه ياب اروميه سورن با پدر مادرش رفتن فرودگاه کمند چرا؟؟ دیدم حضورشون هیچی رو بهتر نمی کنه و بدتر جو رو متشنج می کنه، گفتم حداقل این طوری 3 نفر حذف میشن گفتم ولی این طوری برای دنیا سخت تر میشه به هر حال سخت هست یکم بیشتر چیزی رو تغییر نمیده اما نبود اون ها بحث كانال صيغه يابي با 3 نفر رو کم می کنه پیاده شدیم و رفتیم به طرف خونه. .. تا وارد شدیم دنیا رو دیدیم