دنیا منبع آرامش بود اخلاق هاش بد جور به دلم می نشست قشنگ دیوونم می کرد تا رسیدم خونه سایت آغازنو سایت همسریابی خواب آلود خواب آلود بی شب بخیر رفت اتاقش و منو تنها گذشت!
کاش میومد تو اتاق من یه آه کشیدم و منم رفتم برای خوابیدن صبح روز بعد قبل از سایت همسریابی دائم آغازنو بیدار شدم و بعد از یه دوش کوتاه رفتم برای صدا کردنش در اتاقش رو زدم بهترین سایت همسریابی دائم ؟ چرا دیشب پیش من نیومدی بخوابی ؟ باربد برو بیرون الان وقت حرف زدن نیست چرا آنقدر تو خوشگلی لامصب! دنیاخندید و با عشوه موهای بلند و خرمایی رنگش رو تاب داد.. .
با همون تاب موهاش دل منم تاب می خورد، یعنی چطور میشه که آنقدر می تونه تأثیر بذار روم!! ؟ از اتاق خارج شدم و از پشت در بسته گفتم آماده شو حرکت می کنیم به طرف کوه و جنگل و دریا بهترین سایت همسریابی دائم داد زد با تو جهنمم خوبه لبخندی که نشست رو لب هام واقعا آرامش ساز بود. بعد از کلی کش دادن و بدو بدو کردن های الکی سایت همسریابی دائم آغازنو بالاخره از خونه در اومدیم! هر بار بخوایم از خونه در بیایم حداقل نیم ساعت تأخیر داره و منو منتظر میذاره! نمی دونم چی بگم والا دید اخم هام تو همه طلب کارانه گفت: چیه خوب یکم دیر در اومدیم دیگه!
سایت آغازنو سایت همسریابی تو یه ساعتها منو کاشتی
سایت آغازنو سایت همسریابی تو یه ساعتها منو کاشتی ها خب وقتی نمیای کمکم کنی طول می کشه دیگه، حداقل می تونی موهامو شونه کنی که!
سایت همسریابی دائم کاملا رایگان خوب خستم کرده!
یه متر مو رو تنهایی سخته جمع و جور کردنش اصلا از ته میزنمشون بهش چپ چپ نگاه کردم چیه! سایت همسریابی دائم کاملا رایگان خوب خستم کرده! تو دست بزن به اون موها ببین چیکارت می کنم با اخم دست انداخت به یقم منو بیشتر دوست داری یا مو هامو! ؟ چشماتو یهو خواستم با ماشین رو به رویی تصادف کنم که کنترول کردم که سایت همسریابی دائم آغازنو هم ترسید و نشست سر جاش.. .
- همه چی خوب بود و آروم.. .
- اما هر چقدر به ویلا نزدیک تر می شدیم
- استرس من بیشتر واقعا واهمه داشتم
- از رفتار سایت آغازنو سایت همسریابی
- تعداد حقیقت های زندگیش چند برابر باورهاش از زندگیش بود
- یه آه کشیدم و .. .
وقتی رسیدیم به ویلا متوجه شدم که جز آخرین نفراتیم با وارد شدن بهترین سایت همسریابی دائم کمند سریع رفت طرفش و تو آغوش گرفتتش وبعد با من احوال پرسی کرد محمد هم انگار تو حسرت و آغوش گرفت سایت همسریابی دائم کاملا رایگان مونده بود!
نمیدونم روش رو نداشت یا غرو رش اجازه نمی داد ؟ فرزاد هم با چهره ای خندون و شاد ازمون استقبال کرد همه چی بازم خوبه! اما استرس من هر لحظه بیشتر میشه.. . دیگه مثل قبل از سورن بدم نمی اومد! کلا دیگه کاری به کار هم نداشتیم ناهار رو قرار شد مهمون بهترین سایت همسریابی دائم قرمه سبزی بزنیم شام هم افتاد گردن فرزاد.. . جو خیلی خوبی بود. کمند و سایت همسریابی دائم آغازنو با هم تو آشپزخونه مشغول بودن محمد و فرزاد هم با هم تخته نرده بازی می کردن