من سایت های معتبر صیغه یابی هستم.... باعث افتخاره که باهاتون آشنا شدم. سایت ازدواج موقت رایگان رو واقعا خوشحال کردین تو این هم صحبتی. بالفاصله برایم نوشت: خب... منم از صحبت با شما لذت بردم سایت های معتبر صیغه یابی خانم. فقط یه خواهشی ازتون دارم. از سایت ازدواج موقت رایگان تقاضایی دارد؟ چه میخواست این سیه چشم دوست داشتنی؟! خواهش میکنم این آخرین مکالمه ی ما نباشه. میخوام بازم باهاتون حرف بزنم.
امکانش بفرمایید؟ هست؟ ملوسانه خندیدم و موهایم را پشت گوشهایم سایت ازدواج موقت رایگان در تهران دادم. نیکی و پرسش؟! حتما، چرا که نه؟ به من افتخار میدین اگه بیشتر از اینا با هم صحبت کنیم.
منم از مجری شاد و پر انرژیمون کلی انرژی میگیرم. واقعا نیازه که مدام باهاتون صحبت کنم! وجودتون پر از آرامشه، در واقع منبع آرامشین سایت های معتبر صیغه یابی خانم! و من در آن لحظه به معراج خود به سوی آسمان ایمان آوردم! او مرا منبع آرامش میدانست، دیگر چه میخواستم بیشتر از این؟! انگار شما بیشتر به سایت ازدواج موقت رایگان لطف دارین، دیگه در اون حدم نیستم که!
تلفنم را کنارم سایت ازدواج موقت رایگان در تهران داده
فعلا... سایت ازدواج موقت رایگان. تلفنم را کنارم سایت ازدواج موقت رایگان در تهران داده و نفس عمیقی از راه بینی وارد ریههایم کردم. نمیدانم از شادی بود یا اگه شما حقیقت رو در مورد من گفتین، منم حقیقت رو گفتم سایت های معتبر صیغه یابی خانم... فعال. هیجان، اما ضربان قلبم آرام نمیگرفت. دستم را بر روی قلبم سایت ازدواج موقت رایگان در تهران داده و به آرامی لب زدم: آروم باش، آروم باش قلب کوچولوی من! چت شد یهو؟ سپس مستانه خندیدم و از روی تختم بلند شدم.
پلکهایم را برای چند ثانیه بر روی یکدیگر سایت رسمی صیغه ایرانیان داده
پشت میزم سایت رسمی صیغه ایرانیان گرفته و همان طور که طبق برنامه ام، یکی از کتابهای تستم را برمیداشتم، پلکهایم را برای چند ثانیه بر روی یکدیگر سایت رسمی صیغه ایرانیان داده و گفتم: گفت من منبع آرامشم... خبر نداشت خودش نیومده و نشناخته چه آرامشی رو وارد قلبم کرده!
مدادم را در دست راستم فشرده و سری به طرفین تکان دادم. تفریح و خوش گذراندن یک طرف است و درس خواندن یک طرف. نباید اجازه میدادم که آن سیه چشم جذاب مرا از درس خواندنم باز دارد.