
- پس چرا اومدی دنبالم! ؟
- پستو چیست با دیدن لبخند همسر یابی پستو فرمون زیر دست هاش نا متعادل شد.
- که دنیا کامل این رو فهمید بالاخره تصمیم گرفت تو یه محیط آروم با pastoo یه نوشیدنی صرف کنه.
- تا بتونه بیشتر نگاهش کنه جلوی یه کافی شاپ که داخل باغ بود نگه داشت.
و هر دو کنار هم به طرف نیمکت های چوبی که اطرافشون گل کاری شده بود رفتن روبه روی هم نشستن و باز هم بی اختیار به دختری که از وجود خواهرشه و شبیه زن مورد علاقه عمرش بود نگاه می کرد دنیا من چیزی میل ندارم و فقط دوست دارم شما حرف بزنید پستو چیست به گارسون سفارش داد و رو به ثبت نام پستو جواب داد اول تو بگو، از بچگی هات تا الان که این جا رو به روی من نشستی همسر یابی پستو اما قرار بود شما حرف بزنید بهتر اول با شما آشنا بشم، این طور بهتر نیست ؟ خب من ساکن کانادا هستم و تموم عمرم رو اونجا گذروندم، زندگی عادی و روتینی داشتم تا وقتی که پدرم به یه شرکت ایرانی بدهکار شد خب ؟
پدرم بخاطر یه سر مشکل ها ممنوع الخروج شده بود و شرکت ایرانی بی دلیل عدد بدهی رو بیشتر می کرد! آخر به این نتیجه رسیدیم که پولی رو که جور کرده بودیم و حدودا بدهی رو نصف می کرد با خودم به ایران بیارم و دلیل این بدهی ها رو بدونم، همه چی عادی بود تا وقتی که پا روی زمین ایران گذاشتم...
پستو چیست بازگو کرد
pastoo تموم بلاهایی که به سرش اومده بود رو برای پستو چیست بازگو کرد و هر لحظه ثبت نام پستو از برنامه ریزی های محمد حیرت زده و عصبانی تر می شد. محمد این دختر رو طوری به بازی گرفته بود که همه اتفاقات براش عادی به نظر می رسید، مثل آشناییش با باربد و ثبت نام پستو و حضور آواره گونه همسر یابی پستو تو ایران... بعد از تموم شدن صحبت های دنیا نوبت به رسید اما نمی دونست که چی بگه و از کجا شروع کنه! دنیا حالا نوبت شماست سایت ازدواج و دوست یابی موهای سرش رو به عقب هول داد خب راستش تو شبیه دختری هستی که من خیلی وقت پیش عاشقش بودم چشم های pastoo گرد شد اما من باربد رو دوست دارم بخاطر جواب دنیا به خنده افتاد نه منظورم این نیست که بخاطر شباهتش بهت پیشنهاد بدم، اونم با این سن زیادم! ؟! فقط خواست بگم که دلیل تغییر رفتار هام این شباهت که خیلی منو تحت تاثیر قرار میده بقیه افراد چطور ؟
همه من روشبیه زن مورد علاقشون می بینن ؟ شاید شاید! ؟ محمد رو می شناسی ؟ می شناسم دوتا تون عاشق یه زن بودید ؟ مکث کرد آره pastoo رفت تو فکر و گفت: کمند ؟
من شبیه ثبت نام پستو ؟؟
من شبیه ثبت نام پستو ؟؟ بخاطر همین باربد هم دوسم داره! با مشت زد رو میز باید زودتر از این ها می فهمیدم از محمد چی می دونی ؟ تازه از در اومده و اون هم مثل تو همش به من نگاه می کنه و بعضی وقت ها چشم هاش پر اشک می شد تو یه هدیه ی دوباره ای دنیا از حرف پستو چیست جا خورد من فقط همسر یابی پستو این شباهت فقط یه اتفاقه می شه عکس بندازیم ؟ میخوام نقاشیت رو بکشم آره خیلی دوست دارم چند تا عکس تکی از دنیا گرفت و چند تا هم دو نفری. .. هر لحظه این دختر رو بیشتر از قبل دوست داشت و آروم تر بود بخاطر رفتارهای مهربون سایت ازدواج و دوست یابی دنیا با اون صمیمی شده بود