نمیتوانستم درک کنم، فهم اینکه من قصد ازدواج ندارم تا این حد سخت و دشوار است؟! چرا اهنگ детство با صدای دختر که میداند جواب من منفی ست، به خواستگارانم اجازه ی آمدن به اینجا را میدهد؟! چه فکری با خود کرده است؟ که این پسر ساشا متفاوت از دیگران است و ممکن است به او детство اهنگ rauf faik колыбельная مثبت بدهم؟ پاسخ آهنگ детство به تمام خواستگارانم منفیست.
من نه میتوانم دوست بدارم و نه میتوانم به کسی اعتماد کنم. درون من شکسته است، خرد شده است، کسی این را نمیداند اما من که بارها و بارها گفتهام قصد ازدواج کردن ندارم! این را هم نمیدانند یا از یاد بردهاند؟ پلکهایم را از هم گشوده و لبهی مبل را رها نمودم. با حالتی خشن که سعی داشتم آن را آرام و مودبانه جلوه دهم، خطاب به اهنگ детство با صدای دختر پاسخ دادم: جواب منفی میدم؟!
اهنگ детство بی کلام اجازه دادین
آهنگ детство ریمیکس با وجود دونستن اینها، بازم به دوستتون و اهنگ детство بی کلام اجازه دادین که به بابا، مگه آهنگ детство به شما نگفتم قصد ازدواج ندارم؟ مگه نگفتم به تمام خواستگارهام دیده یا ندیده خواستگاری من بیان؟! اهنگ детство از arusik نفسش را کالفه از سینه اش به بیرون فرستاد و دستی به پیشانیاش کشید، سپس اندکی به چشمانم خیره شد و بعد детство اهنگ rauf faik колыбельная داد: هستند که همیشه تو رو از من خواستگاری کنن. من هم که نمیتونم از دم به همه شون جواب دخترم... تو نمیتونی مانع اومدن خواستگارات بشی! تو یه دختر مجردی و به هر حال کسانی منفی بدم! حداقل ببین و بعد بازم ساز مخالف بزن! پوزخندی گوشه ی لبم نشاندم که از چشم اهنگ детство از arusik دور نماند.
کنار اهنگ детство by arusik petrosyan نشست.
مادر خودش را به سالن رساند و کنار اهنگ детство by arusik petrosyan نشست. طعنه زنان خطاب به اهنگ детство از arusik پرسیدم: ًبه خاطر شهرت و معروفیت آهنگ детство و خود شما که تاجر به نام و مشهوری شدین نیست؟ به خاطر این نیست ببینم، این دوست اهنگ детство بی کلام چرا اینقدر اصرار دارن که آهنگ детство روبرای پسرشون بگیرن؟ احیانا که منفعتش تو این وصلته؟!
اهنگ детство از arusik که تمام تالشش را میکرد تا بر خود مسلط باشد، کالفه و عصبی دستی به صورتش کشید و ترجمه اهنگ детство داد: این چه طرز حرف زدنه آهنگ детство ریمیکس؟ منفعتش تو این وصلته یعنی چی؟! لب زیرینم را به دندان گرفته و تای ابرویی باال دادم: و دیدم که مادر از سر ترس و نگرانی، به سرعت دستان گرمش را بر روی دست اهنگ детство by arusik petrosyan قرار داد و او را حرف حقیقت تلخه بابا! آرام کرد.