سایت همسریابی موقت هلو


چگونه میتوانم عضو سایت ازدواج بهترین همسر شوم؟

دوباره صدا زد اما ازش دور شده بودم دنبالم اومد اما بی فایده بود سایت ازدواج بهترین همسر رفتم دنبالش صداش زدم اما حتی یه لحظه هم برنگشت خواستم برگردم.

چگونه میتوانم عضو سایت ازدواج بهترین همسر شوم؟ - سایت بهترین همسر


سایت ازدواج بهترین همسر

 

دوباره صدا زد اما ازش دور شده بودم دنبالم اومد اما بی فایده بود سایت ازدواج بهترین همسر رفتم دنبالش صداش زدم اما حتی یه لحظه هم برنگشت خواستم برگردم اما دلم نیومد دلشو شکسته بودم اونکه کاری نداشت با من فقط اومده بود ببینه چرا نرفتم شام اما من چی؟!

بازم یه سایت ازدواج دائم بهترین همسر بود که غرورمو می شکست

اون لحظه با خودم قرارداد امضا کردم که تا زمانی که از دلش درنیوردم ولش نکنم این بار دیگه مهم نبود که غرورم بشکنه من از دل شکستن متنفر بودم بااید از دلش درمیوردم بی توجه به من راه می رفت با طمانینه از اینکه جوابمو نمی داد.کلافه بودم قدم بلندی برداشتم و مقابلش ایستادم مجبورش کردم بایسته چی میگیییی؟! چی از جونم می خواااای؟  چت شده اخه؟؟؟!  به تو چه؟؟! گفت و پسم زد از کنارم گذشت و رفت بازم یه سایت ازدواج دائم بهترین همسر بود که غرورمو می شکست همونجا کنار خیابون نشستمو رفتنش و نگاه کردم رفت مقابل یه مغازه ایستاد . سرمو گذاشتم رو زانو هام  به جهنم که از دستت ناراحت شده به درک که دلش شکسته برووو برو دیگه بسه غرورت هم که شکست اهمیتی به ندای درونیم ندادم چشمامو بستم چند لحظه بیشتر نگذشته بود که صدای جیغ سایت ازدواج موقت بهترین همسر باعث شد از جام بپپرم . حدودا صد متر فاصله داشتیم قشنگ می دیدمش سرشو بین دستاش نگه داشته بودوداد می زد رفتم چند متر جلوتر چند نفر دورشو گرفته بودن اون فاصله رو با دو طی کردم و به انگلیسی پرسیدم چی شده؟! ؟؟؟

با سرش به گربه ای که از کنار دیوار نگامون می کرد اشاره کرد اول همه متعجب یه نگاه به هم انداختن و بعد پقی زدن زیر خنده یواش یواش همه دور شدن هنوز خندم رو لبامبود که متوجه نگاه تیزش شدم . یه ذره حس خجالت تو چشماش نبود . هرچی که بود سردی و نفرت بود . این روی اون سایت ازدواج دائم بهترین همسر مهربون و دلسوز رو ندیده بودم سایت ازدواج موقت بهترین همسر حالا ورق برگشته بود . حالا انگار نگاه و حال من برای اون مهم بود هیچ وقت دوست نداشتم غرور مردی بشکنه اما حالا موضوع فرق داشت پای دل وسط بود مقابلم رو زانو نشست اروم صدام زد برای اولین بار لحنش سرد نبود  سایت ازدواج موقت بهترین همسر؟ اما من سنگدل شده بودم نگاهی رو که همیشه مهمون چشم های ارتان می کردم رو پاشیدم رو صورتش . بلند شدمو پسش زدم اروم ودبا اعتماد به نفس راه می رفتم فقط می خواستم معذرت خواهی کنه شاید خودخواه بودم اما این بار این خودخواهیمو دوست داشتم  خواهش می کنم.

 خوب باشه من اشتباه کردم و حالا هم معذرت می خوام  اشتباه نکردی تو اصلا کاری نکردی که من بخوام ببخشمت .  من.فقط .  اره تو فقط جواب دلسوزی یه سایت ازدواج دائم بهترین همسر رو دادی  خوب حالم خوب نبود الان بازم معذرت می خوام دلم نیومد بیشتر از این اذیتش کنم خب راست می گفت حالش خوب نبود برگشتم سمتش خواستم حال چشماشو ببینم خواستم ببینم در این شرایط هم چشماش، نگاهش قندیل بسته یا نه از قیافش خندم گرفت و پقی زدم زیر خنده شبیه پسر بچه هایی شده بود که کار اشتباهی کردن و حالا دارن از مامانشون خواهش می کنن که تنبیهشون نکنه .

بین خنده گفتم  اونجوری نکن قیافتو همینطوری شم دلم نیومد یه بار دیگه معذرت بخوای و غرورت . حالت چشماش دوباره تغییر کرد دوباره یخ بست اما خیلی زود شد سایت ازدواج بهترین همسر چند لحظه پیش خندید و گفت  باورت میشه اولین کسی هستی که ازش معذرت خواستم؟! غیر از این هم فکر نمی کردم امکان نداشت دست به غرورش بزنه حالا چرا مقابل من از غرورش مایه گذاشته بود برام سوال بود لبخند زدم که با لحن بامزه ای گفت اشتی؟!  اشتی  خو پس بزن بریم که خیابونا منتظرمونن زدیم زیرخنده  سایت ازدواج بهترین همسر دنیا بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم چشماش داشت کار دستم می داد قلبم با حضورش اروم می شد. . چیزی که برای خودمم عجیب و غریب بود. .

حسی که به ادرس جدید سایت ازدواج بهترین همسر داشتم زمین تا اسمون با حسم نسبت به سودا فرق داشت

حسی که به ادرس جدید سایت ازدواج بهترین همسر داشتم زمین تا اسمون با حسم نسبت به سودا فرق داشت. . هرچی که بود عشق نبود علاقه نبود. . دوست داشتن نبود. . حس خاص بودن بوداره اون به چشم من زیادی خاص بود. . سکوت بود و ما شونه به شونه ی هم تو اون کشور غریب و بین مردم اکثرا مسیحی قدم می زدیم. . هر دو غرق در افکارمون بودیم. . من داشتم به این فکر می کردم که چیشد یخ چشم های من مقابل اون ادرس سایت ازدواج بهترین همسر ذوب شد. . درسته بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم نگاهش مجابم کرده بود اما اون ادرس جدید سایت ازدواج بهترین همسر از کجا اومده بود؟؟ مگه نه اینکه سایت ازدواج بهترین همسر دنیا شرط کرده بود با خودش که ادرس سایت ازدواج بهترین همسر خوب وجود نداره؟!

تو این فکرهابودم که سکوتو شکست. .  سایت ازدواج بهترین همسر؟!  بله  یه چیزی بگم؟!  اوهوم بگو. .  چی باعث شده فکر کنی همه ی سایت ازدواج بهترین همسر دنیا بدن؟!همه که بد نیستن. . راس می گفت اما. . نمی دونم چی شد که صدام تن گرفت و بم تر شد. . هر چی سعی می کردم اروم جوابشو بدم دستام مشت تر می شد. .  میشه دیگه در این مورد حرف نزنیم؟! نگاهش سر خورد رو دستای مشت شدم زیرلب اروم زمزمه کرد. .  د اخه لعنتی چی عذابت میده؟! اما بلند تر گفت. .  باشه ببخشید. . نگفتم اشتباه کردی ازت خواهش ک ردم همین. .  سایت ازدواج بهترین همسر؟  هووم؟  تشنمه. . انقد مظلوم گفت که دلم نیومد بگم به من چه. . همونطور سر به زیر راه می رفت. . برگشتم اطرافو نگاه کردم اها یه مغازه اونجا باز بود. . ایستادم اما اون متوجه من نبودو داشت می رفت. . خواستم استینشو بگیرم که نره اما. . به جای استین لباسش انگشتاش تو حصار دستام گیر افتاد. . با اینکه بار اول نبود اما یه جوری شدم.  با این حال کم نیوردمو دستشو ول نکردم. . سمت اون مغازه کشیدمش خودشم اولش اقدامی برای ازاد کردن دستاش نکرد. . اما دو قدم که به سمت مغازه حرکت کردیم دستشو از دستم کشید. . زودتر از من رفت تو مغازه و به انگلیسی اب خواست. . منم انگلیسیم خوب بود اما ادرس سایت ازدواج بهترین همسر بهتر بود. . اب و لاجرعه بالا کشید. . با طمع اب می خورد و باعث شد که منم تشنم شه.  بی توجه به من اب می خورد. . بطری تقریبا نصف ده بود که از دستش کشیدم بطری رو. . معترض گفت. .  عه داشتم می خوردممم. .  خو منم می خوام بخورم. .

اما ادرس سایت ازدواج بهترین همسر بهتر بود

قبل اینکه لبه بطری رو به دهنم نزدیک کنم گفت. .  دهنیه خووو. .  خو باشههه مهم نیس. . و ابو با میل کشیدم بالا.

مطالب مشابه


آخرین مطالب