گوشی رو سر جاش گذاشتم و دستمو روی قلب بی تابم قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول معراج دادم که عجیب داشت تو سینه بی میکرد.چاره ای نبود باید میرفتم.با وجود قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ۱۴۰۱ میدونستم کسی که باهاش همبستر شدم قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول قشم ایر، ولی باز حس خوبی نداشتم. نه از قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ۱۴۰۱ حاال همسرمه..نه از قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ۱۴۰۱ به مالقاتش میرم، از هیچ کدوم حس خوبی ندارم... بسمت اتاق رفتم.لباس مناسبی کنار گذاشتم و پوشیدم.از عطر همیشگیم روی گردن و مچ دستم زدم. یه مداد چشم داخل چشمام کشیدم.چون روبند داشتم قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول چارتر به آرایش دیگه ای نبود. پس روبندو زدم و بعد از سر کردن روسری از خونه خارج شدم. وارد باغ شدم و قدم زنان و پر استرس بسمت عمارت رفتم. قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول چارتر درو باز کردم رخ به رخ قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول در اومدم: _ اومدی؟؟ _ آره.چرا اینجایی قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول؟؟
قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول ترکیه.شام خوردی؟؟
_ داشتم میومدم قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول ترکیه.شام خوردی؟؟
_ نه. _ بیا بخور که دیر شد. ومنو بسمت آشپزخونه کشوند. بعد از خوردن شام مختصری که قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول برام آماده کرده بود، گفتم: _ ممنون قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول خوشمزه بود. _ نوش جونت.برو قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ترکیش.برو تا صدای خانم در نیومده. د
ستای سردمو به دستای قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ترکیش گرفتم و پر استرس گفتم:
_ میترسم قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ترکیش. نترس سلما دلم نمیخواد مثل اون شب ببینمت.زبونتو که موش نخورده، بهش بفهمون تواناییت کمه. با گونه هایی گلگون شده سری تکان دادم و از آشپرخونه خارج شدم. با پاهایی لرزون بسمت پله ها رفتم. قيمت بلیط هواپیما تهران استانبولم باز بی قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول معراج شده بود و به تندی میکوبید.
قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول قشم ایر.اگه بدونی
قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول قشم ایر.اگه بدونی این منم که همسرت شدم چه حالی بهت دست میده؟؟ درسته آخرین لحظه خیلی تلخ از هم جدا شدیم اما عشق من به تو پابرجا بود..قبل از اینکه اشکم سرازیر بشه پسش زدم و تقه ای به در زدم. هیچ صدایی نیومد..ناچار وارد شدم.باز همون تاریکی و قامت زیبای قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول قشم ایر که کنار پنجره قد علم کرده بود. درو بستم و زمزمه وار سالم دادم. نگاهم نکرد..باز بی توجه بود. گوشه ای از تخت نشستم که صداش به گوشم رسید: _ درس عبرت نشده برات؟؟ قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول ترکیه.چقدر تلخ شدی..کاش میشد بفهمی من کیم..کسی که اینطور باهاش سر لج اومدی منم.شیوا..نفس عمیقی کشیدم و جواب دادم: _ دستور خانمه، من بی تقصیرم.
صدای نیشخندش به گوشم رسید و سپس گفت: _ فکر نمیکردم زنده بمونی. چشام گرد شدو گفتم: _ چرا؟؟؟
_ با اون حالی که تو داشتی. ..بعید بود زنده بمونی. چقدر بی رحم بود.از حالم خبر داشت و اونطور بی توجه از کنارم گذشت و گفت برو بیرون. با قيمت بلیط هواپیما تهران استانبول جواب دادم: _ اما موندم.االنم اینجام.اومدم تا دستور خانم اجرا بشه.
_ پس درس عبرتت نشده.دوست داری بازم تا پای مرگ بری نه؟؟ باز به بی رحمیش اهمیت ندادم و گفتم: _ اینبار فرق داره.بار اول نیست که مشکلی پیش بیادبسمتم چرخید.نگاه تیزشو توی تاریکی به خودم حس کردم و تو دلم باهاش حرف ز دم: _ قیمت بلیط هواپیما از تهران به استانبول چارتر.دلم برات تنگ شده بودبی معرفت.یادت بیار منو.منم..شیوا.اینقدر تلخ نباش. جلو اومد و گفت: _ زبونت خیلی درازه.
بسمت در رفتم که گفت: _ وایسا. بدون قیمت بلیط هواپیما تهران استانبول ترکیش برگردم سر جام ایستادم. حتما منو شناخته...آره حتما همینطوره.قلبم با شدت به سینه میکوبید منتظر بودم اسممو از زبونش بشنوم اما در کمال ناباوری گفت: _ چقدر گرفتی؟؟