هلاک می شدم اومدیم خونه از بس خسته بودم حتی ارایشمو پاک نکردم فقط رفتم توتخت و باهمون لباسا خوابیدم سایت هلو صیغه یابی عزیزم پاشو دانشگاهت دیر شد ای تو روح هرچی دانشگاهه باشه مامان جون الان بلند میشم چرا با این لباسا خوابیدی وااای مامان دیشب از بس خسته بودم اصلا نفهمیدم چطوری خوابم برد مامان دیگه هیچی نگفت و رفت بیرون منم بلند شدم هوووف تا زه ساعت 6دیگه خوابم نمیومد بلند شدم رفتم حموم یه دوش نیم ساعته گرفتم و اومدم بیرون همون طور که داشتم خودم و خشک می کردم ازتو کمدم یه مانتوی کوتاه که تا یه وجب بالای زانو بود رنگشم قرمز اتشین بود
تو دانشگاه که دیدم سايت هلو صيغه داره می دوه سمت من
که ساده بود کاملا فقط یه کمربند زنجیری طلایی دور کمرش داشت پوشیدم به یه شلوار دم پا مشکی موهام و با سشوار خشک کردم و همه رو با کلیبس بالا سرم درست کردمو جلو موهام و هم زدم بالا و یه ذرشم یه ور ریختم تو صورتم نمی دونم چرا امروز دوست داشتم خوشگل کنم نشستم پشت میز توالتم اخ جون سایت صیغه یابی هلو اول یه ذره کرم زدم بعدش یه عامه ریمل به مژه هام که پرپشتیشون و دوبرابر کرد و بلند تر جلوهشون داد یه مدادم کشیدم تو چشمام یه رژلب قرمززز و با رژگونه قرمز و تمام عالییی شده بودم هرمونیه چشمام با لبام عالی شده بود خندیدم و یه چشمک برا خودم فرستادم و رفتم پایین سلاام برمادر گلم صبحتون بخیر سلااام دختر عزیزم صبح توهم بخیر چه خوشکل شدی خبریه کلک و یه چشمک زد اوه اوه مامان ماهم راه افتاده ها نه مامان جونم چه خبری از ماشین پیاده شدم و رفتم تو دانشگاه که دیدم سايت هلو صيغه داره می دوه سمت من همین که به من رسید وایساد نفس نفس زدن دستاش و گذاشته بود رو زانوهاشو به پایین خم شده بود و نفس نفس می زد سلام چیزی شده سانی سلام نه یه نقشه ریختم برا این استاده
من که هر روز سایت صیغه یابی هلو رو نگاه می کنم
توپ سرش و اورد بالا یه ذره به من نگاه کرد و گفت: چه خوشکل کردی کلک خبریه اینم یه چشمک زد و مارموز خندید وااا اینا همشون یه چیزی شون میشه ها خوب من که هر روز سایت صیغه یابی هلو می کنم روانی هااا چه خبری امروز دلم خواست الکی تیپ بزنم بعدشم من هر روز سایت صیغه یابی هلو می کنم بیخبال این حرف ها بیا نقشم و واست بگم نمی دونم چرا اما اصلا دیگه دوست نداشتم بلا سرش بیاریم
برای همینم به سايت هلو صيغه گفتم: بیخیال سانی حوصله داداش و ندارم چی چی رو بیخیال این نقشه ای که کشیدم مولای درزش نمیره سايت هلو صيغه جون من بیخیال می خوای دوباره از ورود به سايت صيغه هلو پرتمون کنه بیرون اووو تو که خیلی باهاش لج بودی حالا چرا مخالفی هنوزم باهاش لجم اما نمی خوام دیگه از ورود به سايت صيغه هلو پرتم کنه بیرون نمی دونم چرا اما وقتی که گفتم هنوزم لجم باهاش یه حس بدی بهم دست داد اوکی پس بیخیال بیا بریم سر سایت صیغه هلو پنل کاربری بریم رفتیم تو سایت صیغه هلو پنل کاربری و ردیف اول نشستیم تا ارین بیاد نمی دونم چرا اما دوباره قلبم شروع کرد به تند زدن در سایت صیغه هلو پنل کاربری باز شد و ارین اومد تو با دیدنش تپش قلبم بیشتر شدو تنم سرد شد تیپش نفس گیرش کرده بود یه شلوار کتون مشکی با پیراهن سفیدو کت سفید fit تنش با کفش های ال استار موهاش و زده بود بالا اما از بس لخت بودن چند تارش ریخته بود تو صورتش خیلی خوشگل شده بود اومد و نشست رو صندلیش به همه یه نگاه کرد به من که رسید رو صورتم چند ثانیه مکث کردو سایت هلو صیغه موقت زد دوباره گرم شدم منم بایه سایت هلو صیغه موقت جذاب جوابش و دادم به ثانیه نکشید که ارنج سايت هلو صيغه رفت تو پهلوم و در گوشم گفت: ایکبیری این چرا به تو این طوری سایت هلو صیغه موقت می زنه گمشووو کی به من سایت هلو صیغه موقت زد خفه گوش مخملی خودتی جوابش و ندادم و روبه استاد که حاظرو غایب می کرد تا اسمم و خوند دستم و بردم بالا دیگه چیزی نگفتم و حواسم و دادم به درس ورود به سايت صيغه هلو با "خسته نباشید "استاد تموم شدو ماهم رفتیم تق تق تق بله سرم و بردم توهو گفتم: ابجی بزرگه اجازه هست اوهوووو چی شده تو با ادب شدی در میزنی گمشو لیاقت نداری خیای خب حالا گریه نکن بیا تو ببینم چیکارداری رفتم تو و نشستم کنارش روتخت نمی دونستم چطوری بگم چند تا نفس عمیق کشیدم و گفتم النام من اومممم سایت هلو صیغه یابی خش دار شده.
چهره سایت هلو صیغه یابی یه ذره عوض شد
مثل ادم بگو ببینم چته یه چپ چپ نگاش کردم و گفتم: تو ببند تا من بگم راستش من یه چند روز هست تپش قلب گرفتم یعنی چه نمی دونم یه چند روزه یه دفعه تپش قلب می گیرم و تنم سرد میشه بعد یه دفعه ای گرم میشم و اروم میشم چهره سایت هلو صیغه یابی یه ذره عوض شد و با لحن موز ماری گفت: چه موقعه ای این طوری میشی وقتی که اومممممم وقتی که استادمون و می بینم
سایت هلو صیغه یابی چشماش و ریز کرد و با یه لیخند گفت: وقتی می بینیش قلبت تند تند می زنه و دستو پاتو گم می کنی و تنت سرد میشه بعد یه دفعه گرم میشه اره این از کجا می دونه سرم و تکون دادم و گفتم: اره خندید و گفت: وااای باورم نمیشه یعنی تو هم عاشق شدی.