کسانی که از سایت توران همسر راه های مخفی استفاده می کنند
کسی چه می داند، یک در مخفی در یک گوشه می توانست دشمن سايت توران همسريابي را بدون آنکه خودش متوجه شود وارد اطاق کند. سایت همسریابی توران تمام داستان هایی را که در مورد راه های مخفی که در چنین قصرهایی وجود دارد بیاد آورد. کسانی که از سایت توران همسر راه های مخفی استفاده می کنند، هم آدمیزاد و هم موجودات نامرعی هستند و این طور که مشهور است بعد از نیمه شب تردد می کنند. هوا تاریک می شد و ایزابل از ترس نزدیک بود بیهوش شود. در این حال در باز شد و یک مستخدم چراغ و شمعدانی های شعله ور را به داخل آورد. در زمانی که ایزابل در یک گوشه سایت توران همسریابی کاخ عظیم از ترس نمی دانست چکار کند در گوشه ای دیگر ربایندگان سایت همسریابی توران ۸۱ از موفقیت شایان خود شاد و سرحال جشن گرفته بودند.
آن ها قرار شده بود که برای مدتی در قلعه بمانند که در صورتی که سیگونیاک و همکارانش آن جا را پیدا کردند بتوانند مقاومت کنند. آن ها همه دور یک میز بزگ جمع شده و جایی را انتخاب کرده بوددن که تا سر حد امکان از ایزابل فاصله داشته باشد. همه بدون ممانعت شراب می نوشیدند. همه خوشحال بودند ولی یکی از آن ها از بقیه سر حال تر بود. سایت توران همسر مردی بود که ایزابل را در جلوی اسب خود نگاه داشته و سایت همسریابی توران 81 جدید را به کالسکه حمل کرده بود. حالا که ماسکش را از صورتش برداشته بود صورت رنگ پریده مالارتیک دوست صمیمی خواجه ژاکومن لامپورد پیدا شده بود. ایزابل مدتی طولانی بی حرکت در اطاق باشکوه خود نشسته و غرق در افکار غمزده اش بود.
سایت همسریابی توران جدید از وجود آتشی که همه جا را گرم و مطلوب کرده بود و شمع هایی که شعله می پراکندند بی خبر بود. فقط گاه گاهی به تصویر مردی که به دیوار اطاقش نصب شده بود نگاهی می انداخت. این طور بنظرش می رسید که آن مرد به سایت همسریابی توران جدید تبسم کرده و سايت توران همسريابي را دل داری می دهد که نخواهد گذاشت کسی به سایت همسریابی توران آسیبی برساند. سایت توران همسر صورت کسی را بخاطر سایت همسریابی توران 81 می آورد که در گذشته دیده بود و او را دوست می داشت. بعد از مدتی حال و هوای ایزابل عوض شد. او بی طاقت شده بود و نمی توانست در یک جا بند شود. بی هدف در طول و عرض اطاق راه می رفت ولی سایت توران همسر به پریشانی سایت همسریابی توران 81 جدید اضافه کرد. بالاخره تصیم گرفت که در اطاق را باز کرده و وارد کریدور بشود. هر چیزی بهتر از سایت توران همسریابی حالت تعلیق و بی تصمیمی بود.
سایت همسریابی توران 81 یک لحظه صبر کرد
در حالی که دستانش می لرزید در اطاق را آهسته گشود. او منتظر بود که در قفل باشد ولی در بدون مقاومت باز شد. ایزابل که دید در خارج از اطاق همه چیز در تاریکی مطلق فرو رفته برگشت و یک چراغ کوچک را که روی میز قرار داده بودند با خود به کریدور برد. وقتی به پله ها رسید با شهامت از پله ها شروع به پایین رفتن کرد. سايت توران همسريابي امیدوار بود که راهی برای فرار از قلعه در طبقه پایین پیدا کند. در پایین پله ها به در بزرگ ساختمان رسید که از دو لنگه تشکیل شده بود. یک لنگه در بدون اشکال زیاد باز شده ولی وقتی در لولای خود می چرخید صدای زیادی تولید کرد. سایت همسریابی توران 81 یک لحظه صبر کرد چون به فکرش رسید که این صدا ممکن است توجه مستدمین را جلب و آن ها را به آن جا بکشاند. چون هیچ خبری نشد ایزابل لنگه در را بطور کامل گشود و به یک تالار بزرگ با دیوارهایی که با پرده های گلدوزی شده مزین شده بود وارد شد.
به دیوارها انواع و اقسام اسلحه ها آویزان شده بود. چندین شمشیر، زره، سپر و کلاه خود روی دیوارها بچشم می خورد. انعکاس نور چراغش روی این فلزات بچشم خودش رسید. یک آرامش غیر عادی در سایت توران همسر سالن موجود بود که بدن ایزابل را لرزاند. هوای سایت توران همسریابی سالن سرد، مرطوب و بی حرکت بود. ایزابل تقریبا با یک میز بزرگ منبت کاری شده که در وسط اطاق روی یک کف پوش مرمرین گذاشته شده بود تصادف کرد. آسیبی به ایزابل یا میز نرسید و سایت همسریابی توران ۸۱ راه خودش را بطرف دری که روبروی در ورودی قرار داشت ادامه داد. ولی وقتی نزدیک در رسید دو مرد که زره پوشیده و کلاه خود بر سر داشتند را دید که در دو طرف در ایستاده اند. سايت توران همسريابي به سرعت برگشت که فرار کند ولی از شدت ترس پاهایش فلج شده و امکان حرکت را از سایت همسریابی توران سلب کرده بودند. او انتظار داشت که سایت توران همسر دو نگهبان به سایت همسریابی توران 81 جدید حمله کرده و سایت همسریابی توران جدید را زندانی کنند. ایزابل از اینکه اطاق خود را ترک کرده و به سایت توران همسر گرفتاری دچار شده است خود را ملامت می کرد.