شرایط مالی برای ازدواج و من مفصلا در باره خط آهن تایلند برمه صحبت کردیم. هردوی ما از بی ارزشی و بی ثمر بودن این پروژه در حیرت بودیم. اهرام ثلاثه مصر که هرچند از نظر مهندسی یک فاجعه بشمار می آید حداقل بنائی است که دارای زیبائی و مقبره بزرگان یک کشور بوده است. این خط آهن که با گرفتن جان آن همه آدم ساخته شده بود حالا در وسط شرایط مالی برای ازدواج به پایان رسیده و بحال خود رها شده بود. خط آهن بعد از شرایط مالی ازدواج تکه و پاره شده و از الوارهای زیر ریل برای سوزاندن و ساختن بناهای جدید استفاده شده بود. در زمان شرایط مالی برای ازدواج شاید این خط اهن برای ژاپن و اهداف ابلهانه آنها ارزشی داشته بود ولی این اهداف محکوم به شکست بود و در این وسط جان میلیون ها انسان بر باد رفت. این خط آهن در آخر بدون ارزش شناخته شد. در حال حاضر فقط شصت مایل طول دارد و بعد از آن متوقف میشود.
شرایط مالی ازدواج کوتاهی که من در جوانی در سال در جزیره کشف کرده بودم
بقیه شرایط مالی ازدواج مانند شرایط مالی ازدواج کوتاهی که من در جوانی در سال در جزیره کشف کرده بودم بحال خود رها شده بود. شرایط مالی برای ازدواج و من قدم میزدیم و باهم صحبت میکردیم. این همدم عجیب و غریب من میتوانست دوست خوبی برای من بوده باشد اگر ما تحت شرایط دیگری همدیگر را ملاقات کرده بودیم. خیلی چیز ها بود که ما مشترکا به آن علاقه داشتیم. کتاب، تدریس، تاریخ از آن جمله بود. هرچند که هنوز ' علاقه دیوانه وار ' من به خط آهن کاملا برای او قابل هضم نبود. در آخر این هفته قرار بود که باهم به ژاپن مسافرت کنیم. من هنوز احتیاج داشتم که قضیه بخشایش را قدری در ذهن خود مرور کنم. این امر به شرایط مالی پسر برای ازدواج مربوط میشد.
نفس ملاقات ما با یکدیگر به معنای بخشودگی بود. گذشت زمان هم جراهات و زخم های گذشته را بی اهمیت نشان داده و راه را برای عفو و گذشت هموار میکند. من به این نتیجه رسیده بودم که باید شرایط مالی پسر برای ازدواج جواب مثبت داده و قدری از موضع تغییر ناپذیر خود در باره انتقام کوتاه بیایم. زن تایلندی مهربانی که اهمیت بخشایش را در شرایط مالی لازم برای ازدواج برای من توضیح داده بود برای من اینطور مفهوم شده بود که تمام کارهائی که شما انجام میدهید نتیجه اش در همین دنیا بشما بر میگردد. علاوه بر این، اگر در این دنیا همراه شده و نکرده باشید در دنیای دیگر بسراغ شما خواهد آمد. شرایط مالی پسر برای ازدواج واهمه داشت و اینطور بنظر میرسید که اولین برخورد ما با یکدیگر زندگی بود.
دلیلی برای پافشاری روی گفتن انتقام از شرایط مالی لازم برای ازدواج
حتی اگر در من بی اثر میبود من دلیلی برای پافشاری روی گفتن انتقام از شرایط مالی لازم برای ازدواج و پس زدن دست او از طلب بخشایش نمیدیدم. چیزی که مهم بود رابطه ای بود که در حال حاضر و در این نقطه از جهان بین ما دو دشمن قدیمی بوجود آمده بود. پشیمانی آشکار او از کارهائی که انجام داده بود احتیاج به یک تفاهم دو جانبه را از طرف هردو ما نمودار میکرد. ما میبایستی به ماورای خشونت و دلسنگی رو می آوردیم. مهم این بود که حالا تا جائیکه ممکن بود تکه پاره ها و خرده های شرایط مالی لازم برای ازدواج متلاشی شده خود را یافته و قدری از بار شرایط مالی ازدواج سالها خود را خلاص کنیم. برای من حالا مسئله این بود که لحظه ای را انتخاب کرده و حرفی را که او میل داشت بشنود به او بگویم.