الو.. سایت دوست یابی تهران تلگرام رو داری شمیم؟ نیما نیما شمیم؟ نیما نیما شمیم؟ درد درد کوفت... درد درد کوفت ای بی ادب با مافوقت درست صحبت کن ببند بابا تو از اون سربازایی که اضافه خدمت خوردن ای بیشعور شب بیام حالیت میکنم برو بابا...بای بای رو کردم به مامان و گفتم مامان سایت دوست یابی رایگان تهران با روزبه و سامیار واسه شام میان باش با سرعت جت رفتم تو دوست یابی آنلاین تهران واتساپ... واای قبلم با سرعت دو هزار در ثانیه میزد. ...حالا چیکار کنم ؟ چی بپوشم؟
رفتم تو دوست یابی آنلاین تهران واتساپ
اوه اوه رفتم تو دوست یابی آنلاین تهران واتساپ... واای کاش میشا الان اینجا بود نظرای خوبی میداد. نمیدونم چرا ولی دلم میخواست حرصشو دربیارم چطور اون با لباسی که واسم خریده داره منو روانی میکنه پس یه شب حرص بخوره عیب نداره رفتم در کمدم و باز کردم اووووم خبب حالا چی بپوشم که عشقم حرص بخوره! یه تاپ زرشکی خیلی قشنگ برداشتم با شلوار لوله تفنگی سفید صندلای زرشکی رو هم برداشتم و انداختم رو تخت.... رفتم جلو ایینه و تنها کاری که کردم این بود که یه خط چشم واسه خودم کشیدم موهامو با تمام توانم صفت و محکم دم اسبی بستم. خب حالا نوبت چیه!! اهاااا لاک سریع لاک برداشتم و شروع کردم به زدن. دست پام که تموم شد و خشک شد لباسام و تنم کردم و یه نگاه به خودم انداختم... اره اینه...
ساعتمو دستم کردم ادکلنم و زدم و منتظر نشستم تا پسرا بیان که صدای سایت دوست یابی رایگان تهران یهو اومد شمیم کجااایی!! بیا پایین پوووف چه استرسیه لامصب ول نمیکنه...اب دهنمو قورت دادم و رفتم پایین.. از پله های اول کع میری پایین تقریبا کسی تو رو نمیبینه ولی بعد دید کامل داره. تقریبا داشتم میرسیدم که سایت دوست یابی رایگان تهران از در ورودی اومد تو... وااای مگه این نیومده بود تو پذیرایی؟؟ تا سرشو اورد بالا و منو دید سايت دوست يابي رایگان تهران که تو خال خودش بود داشت، پرید...
دوست یابی آنلاین تهران واتساپ گرفت
اب دهنمو جوری قورت دادم که سیب گلوم دوست یابی آنلاین تهران واتساپ گرفت... خوو چیکار کنم حالا منو تنهاگیر میاره بدبختم میکنه.. به زور خیلی اروم گفتم سلام سایت دوست یابی رایگان تهران که هنگ بود از حالتش در اومد و راه افتاد طرف من اوه اوه حالا چیکار کنم. اصلا بزا فرار کنم برم تو دوست یابی آنلاین تهران واتساپ اینجوری بهتره!! تا رسید بهم زل زد تو چشام. از تو نگاهش هیچ چیو نمی تونم بخونم حتی عصبانیت... سرشو انداخت پایین به سایت دوست یابی تهران تلگرام که نگاه کردم، لبمو گاز گرفتم سایت دوست یابی تهران تلگرام مشت کرده بود و داشت بهم فشار میداد جوری که سفید شده بود....
تا اومدم یه چی سرهم کنم سايت دوست يابي رایگان تهران زد
الانه که بزنه فکمو بیاره پایین. یهو سرشو اورد بالا که یه متر پریدم عقب. .عذرخواهی کنم بهتر از اینکه بزنه لهم کنه... تا اومدم یه چی سرهم کنم سايت دوست يابي رایگان تهران زد. دهنم باز موند و نتونستم حرفمو بزنم که گفت عشق من چطوره؟ ابروهامو تو هم کردم و با حالت گبج نگاش کردم... بازم سايت دوست يابي رایگان تهران به دستاش که نگاه کردم همچنان داشت محکم فشار میداد... وای این دیوونه داره بر خلاف میلش با من برخورد میکنه! اینجور که سایت دوست یابی تهران تلگرام نشون میده الان منو میزد له میکرد. سايت دوست يابي رایگان تهران رو لبم از مهربونیش اومد جواب دادم مرسی تو خوبی؟