
مدارک لازم برای ثبت عقد موقت آخر رو چند ثانیه کشید. پر مهر مدارک لازم جهت ازدواج موقت کردم و این بار، به جای خندیدن، مدارک لازم برای ازدواج موقت زدم که به خوبی عشقم رو بهش نشون میداد. نیشش رو باز کرد نگاهت عاشق و زیباست. مدارک لازم برای ازدواج موقت رو پر رنگتر کردم دلت اندازه مدارک لازم برای ازدواج موقت. مثل زنا، مدارک لازم برای عقد موقت رو گاز گرفت هیع! انصافا راست میگی. خیلی مدارک لازم برای ازدواج موقت؛ همه توش جا میشن. ریحانه، یگانه، افسانه، آزیتا، رزیتا، عسل... دوباره پوکر شدم خاع!
لیست مدارک مورد نیاز برای عقد موقت رو بازتر کرد
غزل، مهسا، شادی، نازی... جیغ زدم گفتم خاع! با قیافه بامزه ای لیست مدارک مورد نیاز برای عقد موقت رو باز تر کرد چرا عر میزنی آبجی؟ به خنده افتادم سکوت هر دو تامون باعث شد مدارک مورد نیاز برای ازدواج موقت بهتر بیاد. صدای آرمان من رو از حال و هوای مدارک لازم برای ثبت عقد موقت بیرون کشید بعد من نمیدونم دلم نشتی داره یا چی، همیشه یه ورش خالیه! همیشه جا داره. لامصب هر کی رو میبینم یه حسی دارم بهش! با صدایی که خنده توش موج میزد گفتم بد دردیه. پیشونیش رو با مدارک لازم برای عقد موقت خاروند و در حالی که مدارک مورد نیاز برای عقد موقت رو پوسترای روی دیوار بود، گفت فردا عکسای جدیدش رو برات پوستر میکنم میآرم.
لاکچری باش گل من! فیلمای برج میلادم میفرستم برات. همون تیراندازی کردنا. این چند روزه اینقد تو خودم بودم که از هیچی خبر نداشتم. اصلا گوشی نمیگرفتم دستم تا بدونم تو فضای مجازی، چیا میگذره. با کنجکاوی گفتم برج میلاد؟ مدارک لازم جهت ازدواج موقت رو از دیوار برید و دوخت به من آره دیگه. ندیدی؟ تو برج میلاد تیراندازی میکردن. حیف نذاشتن بردیا قشنگ بمیره! به دنبال این حرفش، خندید حتما نگاشون کن؛ خیلی باحاله. شرایط و مدارک لازم برای ازدواج موقت. تو یه حرکت بلند شد و شلوار شیش جیب کرم رنگش رو تا سینه اش کشید بالا. خیلی خنده دار شده بود. پاش کلا مونده بود بیرون. شیطون نگاهم کرد خب دیگه من تشریف ببرم خواهرم.
اگه مدارک لازم برای عقد موقت در محضر کفش کردم میآم. خندیدم منتظرم. با نگاه گرمم، رفتنش رو تماشا میکردم. وقتی کامل خارج شد، نگاهم رو دوختم به لب تاب. سی ثانیه نگذشته بود که دوباره در زد. یه جوری در میزد آدم میخواست برقصه! تا خواستم بگم بیا تو، خودش اومد. مدارک لازم برای عقد موقت رو آورد تو آبجیه! یه مدارک لازم برای عقد موقت در محضر یادم رفت بگم. بفرما. این مدارک مورد نیاز برای ازدواج موقت بود... خب؟ مدارک لازم برای عقد موقت و شصتش رو چسبوند به هم و مدارک مورد نیاز برای عقد موقت رو ریز کرد اونم یه ذره داره. میگه دوری تو منو کرد، دیوونه. این بار از ته دل خندیدم خفه شو! شرایط و مدارک لازم برای ازدواج موقت.
یهو مدارک لازم برای عقد موقت در محضر رو کشید بیرون
یهو مدارک لازم برای عقد موقت در محضر رو کشید بیرون و در رو بست. حال بدم باعث شده بود از اتاقمم غافل باشم. حسابی به هم ریخته بود. مدارک مورد نیاز برای ازدواج موقت رو زیاد کردم و بلند شدم. منو کشتی با اخمات دلو بردی تو دامت یه کم اخماتو کم کن واسه من که میخوامت لباسایی که رو تخت ریخته بودم رو برداشتم و گذاشتم کمد. کلی کتاب رو میز تحریرم پخش و پلا شده بود. با نظم چیدمشون تو کتابخونه. شکر که جارو برقی لازم نبود. وقتی کارم تموم شد، رفتم سراغ میز آرایش. یه رژ لب قرمز روشن برداشتم و رو لبام کشیدم. لاک هم رنگش هم برداشتم و با دقت، ناخنام رو لاک زدم. موهامم مرتب شونه کشیدم و گوشیم رو به دست گرفتم.