
امکان داره سایت همسریابی پزشکن رو حتی بازداشت کنن، یا رییس رو. چشمام از ترس گرد شد وای! سرم رو انداختم پایین و با صدای آروم گفتم همش تقصیر من بود! سایت همسریابی پزشک دلجویانه گفت این چه حرفیه لیلی؟ خب تو مریض بودی هیچیت دست خودت نبود. ناراحت نگاهش کردم حالا اگه اینجا رو ببندن، یا سایت همسریابی پزشکن رو بکشونن بازداشت و اینا من چیکار کنم؟ سایت همسریابی مخصوص پزشکان گوشیش رو گذاشت تو جیب روپوشش ای بابا لیلی! تو مریض بودی دیگه.
همین رییسه که به سایت همسریابی پزشکن گفت
همینجوری که پاش رو نکشوندی به اینجا. سایت همسریابی پزشک با سر تایید کرد آره خب. اصلا مقصر اصلی خود همین رییسه که به سایت همسریابی پزشکن گفت به خواهرزاده ات بگو بیاد. تازه اون موقع حتی نیکبخت گفت اون هنوز دانشجوعه نمیشه بیاد. مریم بله دیگه، باید از همون اول یه روانپزشک استخدام میکردن. شیوا چه چیزایی میگی سایت همسریابی پزشکان ها!
به خاطر چند هفته یه روانپزشک میآوردن؟ اصلا خود اون دکتره قبول میکرد به خاطر چند هفته بیاد اینجا؟ اتفاقا الان میبینم تنها راهشون همین بوده که سایت همسریابی پزشکن رو بیارن. سایت همسریابی پزشکان ابروش رو داد بالا چی بگم والا. سایت همسریابی پزشک نگاهی به هر دومون کرد اصلا از کجا اینقدر مطمئنیم که به خاطر این چیزا اومده؟
نیش سایت همسریابی پزشکان تا بناگوش باز شد
شاید یه کار دیگه داشته که اومده. من که تا اون لحظه با چهره در هم و ناراحت فقط نگاهشون میکردم فورا گفتم آره آره. نیش سایت همسریابی پزشکان تا بناگوش باز شد. با لحن آهنگین گفت دیگه مال من شدی، آره آره دیدی عاشقم شدی. رفته رفته داشت قرش میگرفت. من و شیوا هم با خنده به اداهاش نگاه میکردیم آره آره دل تا آخرین نفس بیقراره واسه تو همین و بس. صداش داشت بلند میشد که سایت همسریابی پزشک زد پس گردنش. یهو از حرکت وایساد. با لبخند شیطونی دست گذاشت رو گردنش و در حالی که ریز ریز میخندید گفت جان آبجی؟ چرا کتک میزنی؟
آیا شاد بودن جرم است؟ سایت همسریابی پزشکی فقط آروم خندید که مریم ادامه داد آیا عشق اولی بودن جرم است؟ آروم خندیدم و با لحن کشدار گفتم خیر! سایت همسریابی مخصوص پزشکان دستش رو از رو گردنش برداشت و برگشت سمتم ای جان! تو هم؟ با پلک گذاشتن رو هم، گفتم آره. دوباره نیشش باز شد. هیجان زده گفت به به! منو دست به سر نکن نرو منو در به در نکن. این بار دیگه نتونستم تو گلو بخندم. خودم رو ول کردم و با صدایی که خیلی بلندم نبود خندیدم بلدیا! قیافه مغروری به خودش گرفت نه پس، آیم فن آف...
سایت همسریابی پزشکی حرفش رو نصفه گذاشت
سایت همسریابی پزشکی حرفش رو نصفه گذاشت. خندید و گفت کم لودگی کن سایت همسریابی پزشکان! مریم اخماش رو کشید تو هم باز تو پابرهنه دوییدی وسط حرف من؟ سایت همسریابی پزشکی پقی زد زیر خنده پا برهنه! منم خندم گرفت. رو کردم سمت شیوا تو هم شیوا؟ سوالی سرش رو تکون داد من چی؟ سایت همسریابی مخصوص پزشکان با بیحوصلگی زد به پهلوش ا! تو چقد مخت خالیه. همون آیم فن آف و اینا... سایت همسریابی پزشکی ابروش رو داد بالا آها، نه والا. از آهنگاش خوشم نمیآد. مریم عین چیزی که ازش چندشش میشه به سایت همسریابی مخصوص پزشکان چشم دوخت ایش! خیلی هم بخواد دلت. آهنگای اونم از تو بدشون میآد! خندیدم و گفتم باید میگفتی اونم از تو بدش میآد؛ نه آهنگاش.