صیغه میشم اینم شمارم شیرازی وقتی از دیوار آویزان بودم
آرامی از پنجره وارد اطاق شد و جلوی صیغه میشم اینم شمارم شیراز که تقریبا از حال رفته بود ایستاد. دختر بچه که حال بد ایزابل را مشاهده کرد گفت:
خیلی ترسیدید؟ فکر کردید که شیکیتا حتما در خندق پهلوی قورباغه ها افتاده است. من صیغه میشم اینم شمارم کار را از قصد کردم. من می بایستی طناب را با خودم می آوردم که فردا تولید شک و سوء ظن نکند صیغه میشم اینم شمارم بود که گره آن را محکم نزدم و در وسط راه طناب را محکم تکان داده و گره باز شد. صیغه میشم اینم شمارم شیرازی وقتی از دیوار آویزان بودم می بایستی مثل یک عنکبوت بزرگ دیده شوم. شیکیتا با کمال خوشحالی از ته دل می خندید. صیغه میشم اینم شمارم شیراز و صیغه میشم اینم شمارم قم را جلو کشیده، بوسید و گفت: بچه عزیز من... تو دختر کوچک بسیار شجاعی هستی. من ازدواج صیغه میشم اینم شمارم شما را پیدا کردم. آن ها همه جا را بدنبال شما گشته بودند ولی بدون شیکیتا آن ها هرگز نمی توانستند جایی که شما را مخفی کرده اند پیدا کنند. کاپیتان مثل یک شیر خشمگین این طرف و آن طرف می دوید.
ازچشمانش آتش می ریخت... صیغه میشم اینم شمارم تبریز واقعا با شکوه شده بود. من با صیغه میشم اینم شمارم تبریز برگشتم. او مرا جلوی اسب خود نشاند و تا این جا آورد. صیغه میشم اینم شمارم قم در یک جنگل که از این جا دور نیست مخفی شده است. صیغه میشم اینم شمارم تبریز و دوستانش... آن ها باید مواظب باشند که کسی آن ها را نبیند. بعد از غروب آفتاب آن ها برای بردن شما به این جا خواهند امد. آن ها از همان درختی که صیغه میشم اینم شمارم شیرازی از آن فرار کردم استفاده خواهند کرد. شک نداشته باشید که کشمکش زیادی بر پا خواهد شد. تپانچه، شمشیر، و خیلی چیزهای دیگر. .. خیلی هیجان انگیز است چون هیچ چیز تماشایی تر از یک زد و خورد خوب نیست. صیغه میشم اینم شمارم موقعی است که مردان به اوج خود می رسند...
شجاع و مبارز. حالا شما بایستی آرام باشید و مثل بعضی زن ها داد و فریاد نکنید. هیچ چیز مردان مبارز را بیشتر از آن آشفته نمی کند. شما تنها کاری که باید بکنید این است که به طور کامل آرامش خود را حفظ کرده و ساکت باقی بمانید. اگر ازدواج صیغه میشم اینم شمارم mp3 داشته باشید من می توانم اینجا بیایم و با شما بمانم که نترسید.شیکیتا... از طرف من نگران نباش. من کاری نخواهم کرد که می کنم صیغه میشم اینم شمارم شجاعم را ناراحت کنم. این میکنم صیغه میشم اینم شمارم با به خطر انداختن جان خود می آیند که مرا نجات بدهند. صیغه میشم اینم شمارم شیرازی بتو قول می دهم که کار خلافی انجام ندهم. دختر بچه گفت:
صیغه میشم اینم شمارم شیراز ی باید یک گوشه ای پیدا کرده
این درست است. و حالا تا موقعی که آن ها می آیند شما با آن کاردی که من به شما دادم می توانید از خودتان دفاع کنید. فراموش نکینید که طریق استفاده صحیح ان را بکار ببرید. ضربه را اینطور بزنید و کارد را این طور بدست بگیرید. شما می توانید کسی را که به شما حمله کرد با یک ضربه از بین ببرید. اما در مورد من... صیغه میشم اینم شمارم شیراز ی باید یک گوشه ای پیدا کرده و کمی بخوابم. نه... من اینجا نمی توانم بمانم چون بالاخره یکی مرا می بیند در حالی که صیغه میشم اینم شمارم تهران نباید با هم دیده شویم. حالا لطفا از جلوی آن پنجره هم رد شوید. شما هر چیزی شنیدید به پنجره نزدیک نشوید چون آن ها ممکن است مشکوک بشوند که از آن جهت به آن ها حمله خواهد شد.
اگر آنها نقشه ما را بفهمند صیغه میشم اینم شمارم تهران نابود شده ایم. برای این که آن ها مردان خود را به جنگل های مجاور فرستاده و دیر یا زود ازدواج صیغه میشم اینم شمارم ما را پیدا می کنند. دیگر همه چیز بهم می خورد و شما مجبور می شوید با صیغه میشم اینم شمارم دوک لعنتی که این همه از صیغه میشم اینم شمارم قم متنفر هستید برای همیشه تنها بمانید. صیغه میشم اینم شمارم شیراز جواب داد: شیکیتا... من نزدیک پنجره نخواهم رفت و حتی به آن طرف نگاه هم نخواهم کرد. تو میتوانی به من اطمینان کنی. شیکیتا که خیالش از این بابت راحت شد به نرمی از اطاق بیرون خزید و به اطاق زیرزمین که مردان مست در اطراف آن پراکنده شده بودند وارد شد. بعد از می گساری شبانه هرکدام یک گوشه افتاده و حتی متوجه غیبت طولانی شیکیتا هم نشده بودند. صیغه میشم اینم شمارم تبریز هم یک گوشه ای پیدا کرد و بالاپوشش را بدورش پیچید و دراز کشید. چند لحظه بعد بخواب عمیقی فرو رفت. پاهای کوچکش شب گذشته ازدواج صیغه میشم اینم شمارم mp3 راه پیموده بودند.