سایت همسریابی موقت هلو


چگونه زن صیغه رایگان پیدا کنیم؟

از اتاق رفتن بیرون ساعت 4: 30 دقیقه بود دوباره دراز کشیدم اما همین که چشمامو می بستم صحنه ارین که می گفت ازت سواستفاده کردم جلو چشمام رژه می رفت نیم ساعت

چگونه زن صیغه رایگان پیدا کنیم؟ - صیغه


زن صیغه

 

از اتاق رفتن بیرون ساعت 4: 30 دقیقه بود دوباره دراز کشیدم اما همین که چشمامو می بستم صحنه ارین که می گفت ازت سواستفاده کردم جلو چشمام رژه می رفت. نیم ساعت غلت زدم اما هرکاری کردم خوابم نبرد اخرم پاشدم مانتو شلوارمو پوشیدم موهامو بستم یه شالم سرم کردم و زدم از ویلا بیرون می خواستم برم لب دریا حس می کردم اونجا می تونم اروم بشم

صیغه رایگان تهران رفتییی نامررررد

ساعتو روگوشیم نگاه کردم 5 بود.. اروم اروم رفتم تا رسیدم به دریا همون جا رو ماسه ها نشستم و یه اهنگ از تو گوشیم پلی کردم و زل زدم به دریا نذار امشبم با یه بغض سر بشه بزن زیر گریه چشات تر بشه بذار چشمات و خیلی اروم روهم بزن زیر گریه سبک شی یکم یه امشب غرورو بذارش کنار اگه ابری هستی با لذت ببار هنوزم اگه عاشقش هستی که نریز غصه هاتو تو قلب دیگه غرورت نذار دیگه خستت کنه اگه نیست باید دل شکستت کنه نمی تونی پنهون کنی داغونی نمی تونی یادش نباشی به این اسونی هنوز عاشقیه دوسش داری تو نشونش بده اشکای جاریت و نمی تونی پنهون کنی داغونی نمی تونی یادش نباشی به این اسونی چشمام و بستم و گذاشتم اشکام بریزه بلند شدم و از ته دل جیغ کشیدم: زن صیغه رایگان تهران زن صیغه رایگان تهران زن صیغه رایگان تهران رفتییی نامررررد زن صیغه رایگان تهران تنهام گذاشتییی.

صیغه رایگان شیراز گذاشتم بیاد قلبم و احاطه کنه

چیکارکنم توبگو زن صیغه رایگان شیراز دل بستممم زن صیغه رایگان شیراز گذاشتم بیاد قلبمو احاطه کنه زن صیغه رایگان شیراز بعد سه سال هنوز فرا موشش نکردم زن صیغه رایگان شیراز زن صیغه رایگان تبریز رفت من دوسش داشتمم..براششش می مردمم عشقم بود فراموشششش کنم دیگه نمی تونم افتادم رو زانوهام سرم و گرفتم پایین و هق هق کردممم.

مشکلی داری شهاب زن صیغه رایگان انقدر گوشه گیر شدی

دیگه خسته شده بودم بلند دم داد زدم خداحافظ ارینم و دویدم تو اب شنا بلد نبودم می خواستم خودمو خلاص کنم... اب تا گردنم میومد رفتم زیر اب نفسم داشت بند میومد نمی تونستم نفسس بکشم دستا و پاهامو مدام تکون می دادم چشمامو بستم. اروم گفتم: که یه دفعه یه دستی کشیدم بالا نمی تونستم نفس بکشم فقط فهمیدم افتادم روشن ها و یه دستی که محکم خورد بین کتفم و اب ازگلوم اومد بالا و تازه تونستم نفس بکشم چمامو باز کردم که شهاب و دیدم حیرون داره نگام می کنه تا ومدم حرفی بزنم دستشو برد بالاو یه طرف گونم سوخت  نا باور نگاش کردم که داد زد: دختره احمقققق چیکار می خواستی بکنی خواست حرف بزنم اما بجاش بغضم شکستو زدم زیر گریه دستم و گرفت و کشیدم تو بغلش هق هق می کردم و اونم دستش و می کشید رو کمرم یه ذره که اروم شدم از بغلش اودم بیرون اروم گفت: السا صداش خیلی تن قشنگی داشت منم باصدای لرزون گفتم بله بلند شد و سریع رفت دوید به طرف ویلا و با یه پتو اومد انداختش رو شونه هامو گفت: زن صیغه رایگان تبریز تو اینجوری...

معلومه دختر شیطونی هستی این و اون روز که والیبال بازی کردیم فهمیدم اما روحیت خیلی غمگینه اکثر اوقات دیدم که تو خودتی زن صیغه رایگان تبریز چه اتفاقی برات افتاده نمی دونم زن صیغه رایگان تبریز اما بهش اعتماد کردم و تمام جریان و براش گفتم گفتم و اون فقط گوش می داد تموم شد اخرشم با دختره رفت خارج کشور با تمام شدن حرفام بلند شد اومد روبه روم نشست و زل زد تو چشمام اروم گفت: هنوزم دوسش داری اروم سرم و به نشونه مثبت تکون دادم چیزی نگفت فقط بلند شد و گفت: بهتره بریم یه هفته است داریم کارا رو انجام می دیم توی این یه هفته شهاب خیلی تو خودشه به طوری که صدای همه رو دراورده بود هرکی یه چیزی می گفت: شهاب چته زن صیغه رایگان اینطوری شدی شهاب مشکلی داری شهاب زن صیغه رایگان انقدر گوشه گیر شدی و  اما شهاب فقط اروم می گفت چیزی نیست... دیگه این اخریا اعصباش خوردشد و بلندگفت: میگم چیزی نیستتت زن صیغه رایگان گیر دادین به من کاراتونو بکنین دفعه ی دیگه هم در این باره حرف بزنین اخراج فهمیدیننن یعنی همه خشکشون زده بود... اما بعد از چنددقیقه از اتاقش اومد بیرونو از همه عذر خواهی کرد و گفت که حالش زیاد خوب نیس فرداحرکت می کنیم به سمت تهران شهاب اخلاقش خوب شده بودو بازم می گفت و می خندید.

زن صیغه رایگان اصفهان کاراش واسم مهم شده

اما چشماش غم داشت اینو هر کسی می فهمید ساعت 5صبح حرکت می کنیم به خاطر همین ساعت 9 همه رفتن که بخوابن اما نمی دونم زن صیغه رایگان دلم نمی خواست بخوابم رفتم کنار پنجره بازش کردمو به دریا نگاه کردم یعنی چی باعث شده که شهاب اینطوری بشه زن صیغه رایگان اصفهان نگاهش غم داره زن صیغه رایگان اصفهان هروقت به من نگاه می کنه فقط زل میزنه و حتی پلکم نمیزنه چره هروقت نگام می کنه لبخند میزنه به خودم اومدم زن صیغه رایگان اصفهان من دارم به شهاب فکر می کنم... زن صیغه رایگان اصفهان کاراش واسم مهم شده بیخیال السا دیوونه شدی باز .مانتو شلوار قرمزرنگمو پوشیدم یه نگاه به حلقم کردم برخلاف روزای دیگه باهاش حرف نزدم... شال مشکیمو سرم کردمو کفشامم پوشیدم و رفتم بیرون می خواستم برم لب دریا اروم از ویلا اومدم بیرون و به سمت دریا حرکت کردم ..داشتم می رسیدم که یه نفر و دیدم زل زده به دریا و پشتش به منه... جلوتر رفتم که دیدم شهاب.

مطالب مشابه


آخرین مطالب